7. در شهر سلطان پور يک يادگاري به نام درگاه حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام بنا شده است. اين مقام ملکوتي بيرون از آبادي قرار دارد. رئيس نيروگاه برق منطقه، يک شب به خانه رفت، ديد برق خانه‏اش خراب شده است. هر چه تلاش کرد برق را روشن کند روشن نشد و بالأخره مجبور شد همان طور در تاريکي بخوابد. در عالم رؤيا ديد يک شخصيت بزرگي به ايشان فرمود: تو به فکر خانه‏ي خودت هستي، ولي خانه‏ي فرزندم تاريک است. پرسيد شما که هستيد و خانه‏ي فرزندتان کجاست؟ آن شخصيت بزرگوار فرمود: خانه‏ي فرزندم در اين شهر و در فلان محل قرار دارد. رئيس نيروگاه برق از خواب بيدار شد و به آن محل رفت، ديد شب تاريک است و هيچ کس در آنجا نيست. به نظرش آمد که خواب مزبور حقيقت ندارد. دوباره به منزل برگشت ولي از رؤيايي که ديده بود آرامش نداشت و خوابش نبرد. صبح فردا دستور داد به اين يادگار برق کشيده شود. مأمورين آمدند و به آنجا برق کشيدند. مردم محل سؤال کردند: چه خبر است و ماجرا از چه قرار است؟! رئيس نيروگاه خواب خود را تعريف کرد و مردم فهميدند اين يک بشارت است. از آن زمان تاکنون چندين هزار نفر از اين مقام شفا گرفته‏اند و بيست و چهار ساعته جمعيت زيادي در آنجا حضور دارند و به عنايت حضرت، از خداوند متعال شفا مي‏گيرند. تعداد زيادي نيز شيعه‏ي اثني عشري شده‏اند و اين مقام در حال حاضر مقبول خاص و عام قرار دارد. [ صفحه 478]