الحمدلله رب العالمين والصلاة والسلام علي خاتم النبيين محمد النبي الأمين، و علي آله الطيبين الطاهرين، و لا سيما ابن‏عمه و وصيه اميرالمؤمنين صلوات الله عليهم اجمعين. ضمن عرض سلام و تبريک به مناسبت فرا رسيدن عيد غديرخم به محضر مبارک دانشمند فاضل محترم جناب آقاي حاج شيخ علي رباني خلخالي (دامت برکاته): اين جانب صالح آرايش در 29 اسفند ماه 1377 شمسي ساعت 30: 10 به محضرتان رسيده و به ديدارتان شرفياب شدم. همان جا چندين کرامت از مولا، ابوالفضل العباس عليه‏السلام که از علما شنيده بودم، نقل کردم. جناب عالي فرموديد که آنها را با سندشان نوشته و ارسال نمايم. حسب الأمر اين جانب دو کرامت ذيل را خدمت محترمتان ارسال مي‏نمايم تا آن را زينب بخش جلد سوم کتاب چهره‏ي درخشان قمر بني‏هاشم ابوالفضل العباس عليه‏السلام نماييد، ان‏شاءالله. 1. کرامت اول: سند: نوار حاج منصور، شب دوازدهم ماه رمضان سال 1377 شمسي، از زبان حجة الاسلام والمسلمين رجبي که در مسجد جامع قرچک در ماه مبارک رمضان نقل کردند. عالمي امام زمان (ارواحنا له الفدا) را در خواب مي‏بيند که در محضر مبارکشان جناب قمر بني‏هاشم عليه‏السلام نيز ايستاده‏اند. آقا حجة ابن‏الحسن عليه‏السلام دو دسته نامه در دستشان بوده، آن جناب يک دسته از نامه‏ها را مي‏بوسيد و زمين مي‏گذاشت ولي دسته‏ي دوم را بر چشمان مبارکشان گذاشته و گريه مي‏کردند، سپس به زمين مي‏گذاشت. شخص عالم سؤال مي‏کند، يابن رسول الله، حکمت اين که چنين عمل مي‏نماييد چيست؟ امام عليه‏السلام در پاسخ مي‏فرمايد: نامه‏هايي که فقط مي‏بوسم و زمين مي‏گذارم نامه‏هايي است که ارباب حوايج به امامزادگان نوشته‏اند، اما نامه‏هاي دسته‏ي [ صفحه 456] دوم را حاجتمندان به حضرت قمر بني‏هاشم ابوالفضل العباس عليه‏السلام نوشته‏اند. عمويم اين جا ايستاده‏اند و التماس مي‏نمايند که جوابشان را بدهم و آنها را رد نکنم.