جناب حجت الاسلام والمسلمين، عالم متقي، آقاي حاج سيد کاظم حسيني شاهرودي، فرزند فقيه عاليقدر آية الله العظمي آقاي حاج سيد محمد حسيني شاهرودي (دام ظله العالي)، داستان جدشان، مرجع بزرگ جهان تشيع، فقيه فرزانه، آيت الله العظمي آقاي حاج سيد محمود حسيني شاهرودي (قدس سره)، متوفاي هفده شعبان سال 1394 هجري قمري را نقل کردند، ذيلا مي‏خوانيد: جناب حجة الاسلام والمسلمين آقاي حاج سيد کاظم بادکوبه‏اي نجفي فرمودند که مرحوم پدرم آية الله سيد محمد باقر بادکوبه‏اي نقل مي‏نمودند که سفري پياده کربلا در خدمت آية الله العظمي سيد محمود حسيني شاهرودي بوديم و بعد از ورود به کربلا در مدرسه‏ي بادکوبه بعد از گذاشتن وسائل سفر خواستيم حرکت کنيم براي زيارت ابا عبدالله عليه‏السلام. با همان حالت خستگي و پاهاي تاول زده وارد صحن حضرت [ صفحه 447] ابا عبدالله عليه‏السلام شديم در همان حال يک نفر زائر ايراني که متوجه شده بود آقايان به کربلا پياده مشرف شده‏اند. التماس مي‏کرد که ثواب اين پياده را به من بفروشيد. مرحوم آقاي شاهرودي اعتنايي به درخواست او نکردند و به طرف حرم مطهر متوجه شدند. بعد از زيارت به مدرسه بادکوبه آمديم و استراحت کرديم. روز بعد خادم مدرسه آمد و گفت که محمود شاهرودي و محمدباقر بادکوبه‏اي کجا هستند؟ يک نفر کارشان دارد. بعد از ملاقات متوجه شديم که او همان شخص ديروزي است که مي‏خواست زيارت را بخرد. او گفت: ديشب خوابي ديده‏ام که مجلسي مي‏باشد که حضرت ابا عبدالله عليه‏السلام تشريف دارند و عده‏اي هم در اطراف آن جناب مي‏باشند. بنده با گريه خدمت حضرت آمدم و عرض کردم که من مي‏خواستم ثواب پياده دو سيد پياده رو بخرم و آن دو سيد نپذيرفتند. حضرت ابا عبدالله عليه‏السلام به شخص يا فرشته‏اي فرمودند: برو نزد برادرم حضرت عباس و بگو ثواب پياده سيد محمود شاهرودي و سيد محمدباقر بادکوبه‏اي چقدر است؟ و من با آن شخص نزد حضرت عباس عليه‏السلام رفتم و ايشان هم در جايي نشسته بودند و در اطرافشان عده‏اي بودند. و آن شخص اين مطلب را از حضرت عباس عليه‏السلام پرسيد. حضرت رو به ملکي که آن جا بود رو کرد و فرمود: ثواب پياده دو سيد را چقدر مي‏نويسيد؟ فرشته آن زائر را گرفت به طرفي و گفت: چه مي‏بيني از دور گفت آسمان در بارش است. فرشته گفت: اگر خدا امر بفرمايد قطرات اين باران را حساب بکنم ما مي‏توانيم آن قطرات را حساب کنيم اما ثواب پياده اين دو سيد را نمي‏توانيم حساب کنيم. [1] . [ صفحه 448]

[1] ملاحظه چون که قضيه خيلي قديمي است، آقا سيد کاظم بادکوبه‏اي فرمودند که نقل مضمون مي‏باشد نه نقل عين عبارت، احتمالا آن شخص مسافر اسم آقايان را نمي‏دانسته و در خواب از زبان ابا عبدالله الحسين عليه‏السلام شنيده و حفظ کرده است.