4. يکي از اهالي روستاي گساويه از توابع شهر زرند واقع در استان کرمان نقل مي‏کند: تابستان 1369 شمسي يک تريلر 18 چرخ مخصوص حمل ذغال سنگ در محور زرند - هجدک به موازات روستاي گساويه به رانندگي آقاي محمد تاج آبادي در حال عبور بود. با توجه به اين که روستاي مزبور در عمق دره مجاور جاده واقع است و با سطح جاده حدود 100 متر اختلاف ارتفاع دارد عبور ماشين‏ها کاملا از داخل روستا قابل مشاهده و بلکه جلب توجه مي‏نمايد. ناگهان مشاهده کرديم تريلر فوق با سرعت در حال سقوط به پايين دره بر فراز روستا است. همه‏ي اهالي وحشت‏زده شديم، وقتي تريلر بر سطح زمين قرار گرفت سه تکه شده بود ما با فرشي (گليمي) دوان دوان خود را به کابين راننده رسانديم به اين منظور که يا جنازه‏ي او را حمل کنيم و يا اگر آثار حيات در او مشهود باشد او را به بيمارستان منتقل کنيم. با کمال تعجب مشاهده کرديم راننده با پاي خود از زاويه دريچه ماشين خارج شد در حالي که منقلب بود او را در بغل گرفتيم و دلداري داديم که خوشبختانه به خير گذشت. گفت: آري در اين شيب تند جاده ناگهان ديدم فرمان ماشين بريده، ديگر هيچ اميد نجاتي نداشتم، سقوط ماشين و مرگ حتمي بود. با انحراف ماشين از جاده چشمم به گلدسته‏هاي تکيه‏ي ابوالفضل عليه‏السلام روستا افتاد. در همان حال سقوط، به قمر بني‏هاشم عليه‏السلام براي نجات از مرگ متوسل شدم که شخصي مرا از پشت فرمان برداشت و جلوي پاي شاگرد قسمت پايين نهاد و هم اينک که سالم خارج شده‏ام هيچ [ صفحه 407] ترديدي ندارم که معجزه‏ي قمر بني‏هاشم عليه‏السلام و عنايت آن حضرت باعث نجاتم از مرگ شده است.