2. مقارن با ايام عرفه 1421 قمري، صبحگاهي در حرم مطهر حضرت باب الحوائج قمر بني‏هاشم مشرف بودم. با يکي از خدام آستانه به نام سيد اسماعيل موسوي، که آثار تقوا و معنويت از چهره‏اش آشکار بود پرسيدم: شما که اينجا خادم هستيد کراماتي هم ديده‏ايد؟ گفت: اولا، تا جد سوم ما خادم اين حرم بوده‏اند. ثانيا، دختر دو ساله‏اي داشتم، در همين حرم مطهر نشسته بودم، خانمم خبر آورد بچه از بالاي بام به زمين سقوط کرد، نمي‏دانم مرده يا از هوش رفته، بيا او را به بيمارستان ببر. گفتم: دکتر اينجاست، او را کجا ببرم، او را بياور. رفت و او را روي دست آورد. دقايقي چند کنار ضريح مطهر متوسل شدم، کودک چشم باز کرد، بعدا او را بيمارستان برديم، گفتند صحيح و سالم است. آن دختر الآن 32 سال دارد.