مؤلف محترم کتاب ارزشمند چهرهي درخشان حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام ضمن عرض سلام، معروض ميدارد از قول جناب حجة الاسلام مرحوم آقاي شيخ عزيز الله معافي خراساني مؤلف کتاب باب الولاية که دو جلد آن منتشر گرديده، براي اين جانب نقل کرد:
در عنفوان جواني در کشور هندوستان دچار مريضي سختي گرديده و زردي گرفته بودند. و در بيمارستان همان کشور بستري شده و حال ايشان خيلي وخيم شده به حدي که بيهوش روي تخت بيمارستان به سر ميبرده و کبد ايشان در اثر زردي ورم نموده و در حالت به اصطلاح پزشکي «کما» به سر ميبردند. پزشک ايشان فردي مسيحي بوده ايشان گفتند: ميشنيدم در آن حالت «کما» که بودم دکتر و پرستار ميگفتند که لحظات آخر عمر خود را ميگذراند.
در اين حال نقطهي نوراني بر ديوار اطاق بيمارستان مشاهده نمودم که کمکم بزرگ
[ صفحه 378]
شد به حدي که ديدم آقاي بزرگواري وارد اتاق گرديد. از چهره و شمايل و رشادت او متوجه شدم وجود نازنين باب الحوائج حضرت قمر بنيهاشم ابوالفضل العباس عليهالسلام است.
آقا عنايتي به بنده فرمود و مرا شفا مرحمت کرد. به هوش آمدم، ديدم که درد و مريضي از بدنم بيرون رفته و ورم شکم رو به بهبودي نهاد و از بين رفت، به برکت عنايات حضرت عباس عليهالسلام خوب شدم. پرستارها حال و وضع بنده را که مشاهده نمودند پزشک مسيحي را خبر نمودند و ايشان آمد و بعد از معاينه گفتهي مرا تصديق نمود و مرا ترخيص نمود.
|