جناب آقاي سيد علي موسوي در يادداشتي به انتشارات مکتب الحسين عليه‏السلام چنين مي‏نويسد: در سال 1366 ش حقير در مدرسه‏ي علميه‏ي دماوند تدريس مي‏کردم. در يکي از سفرهايم به قم از ترمينال تهران به قم سوار ميني‏بوس شده به طرف قم حرکت نمودم. و کيف جيبي که پول و بعضي از مدارک ديگرم در آن بود از جيبم در آورده و کرايه‏ي ماشين را دادم. اتفاقا کيف از جيبم افتاده بود. به قم آمدم از ماشين پياده شده به طرف حرم مطهر [ صفحه 373] کريمه‏ي اهل‏بيت حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام حرکت نمودم، وضو گرفتم و نماز ظهر و عصر را خواندم. خواستم به منزل بروم ديدم کيفم در جيبم نيست. بيش از پول ناراحت گم شدن مدارکم شدم. به رفقايم گفتم: يکي از رفقا به من گفت: به حضرت قمر بني‏هاشم ابوالفضل العباس عليه‏السلام متوسل شو و 133 مرتبه بگو: «يا کاشف الکرب عن وجه الحسين عليه‏السلام اکشف کربي بحق أخيک الحسين عليه‏السلام». بنده به دستور عمل نمودم بعد از حدود سه ماه، يکي از بستگان که از منزل ما مي‏آمد و من از حرم مطهر حضرت معصومه عليهاالسلام برمي‏گشتم، در راه با هم ملاقات کرديم. گفت: کيف شما با تمام محتويات پيدا شده، شخصي کيف را آورد و در خانه تحويل داد. الأحقر سيد علي الموسوي نزيل بلده‏ي مقدسه‏ي قم‏