از باب شکر نعمت و عرض ارادت به محضر قمر بني‏هاشم عليه‏السلام اين عنايت خاص آقا را مي‏نويسم: 3. در تابستان سال 1368 که فرزند چهارم ما به دنيا آمد براي من يقين بود که عنايت آقا ابوالفضل عليه‏السلام او را از مرگ در شکم مادر نجات داده است و الآن اين فرزندم دوازده سال دارد. [ صفحه 367] جريان از اين قرار بود که همسرم - يعني مادر اين جنين - در هنگام بارداري بيمار مي‏شود. دکتر معالج داروي اشتباهي تجويز کرد که بعد از چند روز همسرم احساس کرد جنين او که داخل ماه نهم شده است و همين روزها بايد به دنيا بيايد با اين که تا چند روز پيش خيلي طبيعي و سالم و متحرک بود متأسفانه حدود دو روز است که هيچ حرکتي ندارد و اين امر هم براي جنين آن هم در نه ماهگي بسيار خطرناک بود. آن روز هفتم محرم بود و عصر آن روز من به اتفاق خانواده به روضه‏ي باشکوه و بسيار با معنويت منزل آيت الله آقاي سيد کاظم قزويني «رحمه الله» - که از علماي کربلا و نويسنده‏ي پرکار و صاحب تأليفات گرانقدر که ضمنا اهل منبر هم بودند - رفتيم. ايشان طبق رسم عراق و کربلا روز هفتم محرم روضه و توسل آقا ابوالفضل عليه‏السلام را مي‏خواند. آيت الله قزويني ضمن سخنان خود در منبر از معجزه امام حسن مجتبي عليه‏السلام تعريف کرد: درباره‏ي آسان شدن زايمان همسر يکي از شيعيان و دعا در حق فرزند نوزاد او که بعد از خواهش آن مرد شيعه، حضرت فرمودند: الآن همسرت زايمان کرده، و فرزند سالم و پسر است و از دوستان ما هم هست. من که آن روز براي همسر و فرزند داخل شکم او ناراحت بودم، ضمن شنيدن اين معجزه حالتي عجيب به من دست داد و بي اختيار متوسل به آقا قمر بني‏هاشم عليه‏السلام شدم و عرض کردم: آقا اباالفضل! شما اين فرزندي که قرار است همين روزها به دنيا بيايد را از خفه شدن در شکم مادر نجات بده، اگر لطف بفرمايي با شما عهد مي‏کنم (و چون سه پسر داشتم خيلي مايل بودم که اين فرزند دختر باشد) که اين دختر به دنيا آمد هر سال هفتم محرم به اندازه مختصر هم که باشد يا شام يا ناهار براي شما اطعام کنم و کنار همان سفره روضه شما را بخوانيم و پس از اين که اين دختر بزرگ شد و به خانه‏ي خود رفت هم او اين اطعام را براي شما برقرار کند و هم من ادامه بدهم. اين عهد را نمودم و منقلب شدم و.... آيت الله قزويني در آخر منبر، روضه‏ي آقا ابوالفضل عليه‏السلام را خواندند. به خانه که آمديم همان شب همسرم احساس راحتي کرد و خوشحال از اين که [ صفحه 368] فرزندش به حال طبيعي بازگشته است و از لطف آقا ابوالفضل عليه‏السلام هيچ احتياجي به دوا و دکتر نشد و پس از هيجده روز در شام غريبان امام سجاد عليه‏السلام (26 محرم) فرزند به دنيا آمد و دختر بود و از برکت خود آقا تا کنون هر ساله همان اطعام سالانه در هفتم محرم ادامه داشته است و ان‏شاءالله ادامه خواهد داشت.