4. جناب حجة الاسلام و المسلمين آقاي سيد ابوالفضل شريفي برايم نقل کردند: مسأله درس و اقامت بنده در نجف اشرف از طريق و عنايات حضرت قمر بنيهاشم ابوالفضل العباس عليهالسلام انجام شده است، چون والدهي ما راضي نميشد که به نجف اشرف مشرف بشوم، بنده به حضرت اباالفضل العباس عليهالسلام متوسل شدم، مادرم اجازه داد. و من هم موفق شدم. به قمر بنيهاشم عليهالسلام عرض کردم: آقا جان، قلب مادرم را عوض کن که به من اجازه بدهد و با رضايت ايشان وارد حوزه علميه نجف بشوم.
روزي والده به من گفت: پسر، مجاز هستي به نجف اشرف بروي، عيبي ندارد، و من فراقت را تحمل ميکنم، براي اين که در عالم رؤيا ديدم حضرت قمر بنيهاشم ابوالفضل العباس عليهالسلام فرمودند: اگر بخواهي مورد شفاعت ما قرار بگيري فرزندت را براي تحصيل به نجف اشرف بفرست، با کمال رضايت، و گرنه در صحراي محشر بايد زياد انتظار بکشي. لذا من با رضايت کامل به شما اجازه ميدهم براي تحصيل علوم ديني به نجف اشرف رفته و در آن جا مشغول تحصيل شوي.
|