علامه محقق مفتي عباس لکهنوي نوشته است: مردي با در دست داشتن جمجمه‏ي مرده‏اي به نزد عثمان رفت گفت: شما مي‏پنداريد که آتش متعرض اين استخوان مي‏شود و در قبر دچار عذاب مي‏گردد، در حالي که من دستم را بر آن مي‏نهم و هيچ احساس گرمي آتش نمي‏کنم؟ پس عثمان ساکت ماند و کسي را فرستاد تا علي بن ابي‏طالب عليهماالسلام را به مجلس بياورد و چون حضرتش وارد شد عثمان در حالي که ميان انبوه اصحابش نشسته بود به آن مرد گفت: مسئله‏اي را که گفتي اعاده کن. آن مرد هم مجددا مطلبي را که گفته بود بازگو کرد، در اين موقع عثمان گفت:اي ابوالحسن پاسخ اين مرد را بگو. علي عليه‏السلام فرمود: گوگرد(يا چيزي که همانند گوگرد آتش‏زا بود) با قطعه سنگي بياوريد و هنگامي که آوردند در برابر آن مرد و ديگر حاضران مجلس با زدن سنگ و مايه آتش‏زا را به يکديگر آتش توليد کرد. آن گاه به آن مرد گفت، دستت را بگذار به اين سنگ. سپس فرمود: آيا احساس آتش کردي؟ نيز فرمود: دستت را بگذار بر اين گوگرد و باز فرمود: آيا احساس گرمي آتش نمودي؟ آن مرد (که هم آتش را ديده بود و هم احساس گرمي از سنگ و گوگرد نمي‏کرد) بهت زده و همچنان خاموش ماند. پس عثمان گفت: لولا علي لهلک عثمان؛ اگر علي نبود عثمان هلاک شده بود. [1] . [ صفحه 28]

[1] روائح القرآن في فضائل امناء الرحمان، شامل 131 آيه در فضيلت اميرمؤمنان عليه‏السلام و ائمه معصومين عليهم‏السلام، چاپ 1278 لکهنو (نقل از علي والخلفاء علامه‏ي عسکري)؛ زين الفتي في تفسير سورة هل أتي، عاصمي (الغدير، 8 / 214).