از جمله شهرهايي که از قديم الأيام تا اواخر قرن سيزدهم هجري عزاداري سقايي داشته، کربلا و نجف اشرف و کاظمين بوده که همه ساله در دهه عاشورا اقامه مجلس روضه خواني مينموده و براي عزاداري سنتي حرکت ميکردهاند.
اينک عزاداري سقايي کربلاي معلا را که از معمرين و مطلعين سقاهاي آن تحقيق نموده و اين جانب (سيد حسين معتمدي کاشاني) از سال 1374 تا 1389 ق که براي تحصيل علوم دينيه در آن شد و حوزه علميهاش اقامت داشتهام، از نزديک مشاهده نمودهام، ذکر مينمايم:
يکي از معمرين هيئت سقاهاي کربلا به نام حاج حسن فيضي (رحمةالله عليه) که وي را با ساير ايرانيان مقيم در عراق از سنه 1390 ق به بعد به دستور صدام حسين رئيس جمهور و حزب بعث حاکم بر عراق از عراق اخراج نمودند و در ايران از دنيا رفت، براي اين جانب نقل نمود که در مدت عمر من که تا به حال 73 سال از آن گذشته و در مدت عمر پدرم که ميگفت من شصت سال از عمرم را در کربلا سقايي کردهام، همه ساله عزاداري سقايي در کربلا معمول و مرسوم بود و ما در آن شرکت داشتيم، ولي از تاريخ آن که در چه سالي در کربلا تأسيس شده اطلاعي نداريم، اما مسلم اين است که اين عزاداري هم مانند ساير اقسام عزاداري که در کربلا رايج است سابقهي قديمي دارد.
ضمنا اضافه نمود که سقاهاي کربلا در خان پاشا(يعني کاروانسراي پاشا) که نزديک درب قبلهي صحن امام حسين عليهالسلام است و تهرانيها زمين آن را خريداري و به حسينيه و منزلگاه و ساختماني معتبر تبديل نمودهاند، همه ساله در ماه محرم سياهپوشي نموده و مجلس روضه خواني مفصلي را به نام هيئت سقاها منعقد مينمودند که قبلا همه ساله به مدت ده روز يا بيشتر، ولي در چند سال اخير به مدت پنج روز ادامه
[ صفحه 186]
داشت و همه روزه بعد از خاتمه مجلس براي عزاداري سقايي حرکت مينمودند؛ به اين صورت که همگي سياهپوش ميشديم و هر يک مشک آبي بر دوش و جامي آب در دست داشتيم و يک عده هم با کشکول و جام به همراه ما بودند و پرچمهاي عزا در جلو هيئت در اهتزاز بود و آهسته آهسته به طرف صحن مطهر امام حسين و حضرت ابوالفضل العباس عليهماالسلام ميرفتيم و به نوحه سرايي حزين و سنگين ميپرداختيم.
ضمنا يک سقا خانهي سيار هم که ظرف آب بزرگي در وسط آن و جامهاي متعددي اطرافش بود و با پارچه و پرچمهاي سياه و قرمز سياهپوش و زينت شده بود، در جلو هيئت قرار داشت که مردم تشنه از آن آب مينوشيدند و در روز عاشورا علاوه بر صحن مطهر امام حسين و حضرت عباس عليهماالسلام به خيمهگاه نيز رفته و به ياد اهلبيت و اطفال تشنه لب امام حسين عليهالسلام آب داده و نوحه سرايي مينموديم و سپس به طرف تل زينبيه ميرفتيم و در بعضي از ايام عاشورا به منازل علماي اعلام و آيات عظام مانند آيت الله مرحوم حاج آقا حسين طباطبائي قمي و سيد عبدالحسين و سيد حسن آل حجت و سيد محمد هادي ميلاني (قبل از مهاجرت به خراسان) و به منزل مرحوم آيةالله حاج ميرزا مهدي حسيني شيرازي و مرحوم آيةالله حاج شيخ محمد علي سيبويه کربلايي (اعلي الله درجاتهم) و به ديوان شيخ کمونه و منزل راجهي هندي ميرفتيم و از ما پذيرايي و احترام مينمودند.
نمونهاي از اشعار سقايي سقاهاي کربلا
بنوش آب اي شيعه با شور و شين
به يادآور از کام خشک حسين
بنوش آب با ديدهي اشکبار
به ياد آور از اصغر شيرخوار
بنوش آب با ديدهي خون چکان
به يادآور از ساقي تشنگان
فراتي کزو متصل ميخورند
چرا کودکان، خون دل ميخورند
پدر العطش العطش العطش
علياصغر از تشنگي کرده غش
|