حاج محمد رضا آهنگري يکي از خدمتگزاران عباسيهي اهواز است او ميگويد: مرحوم پدرم در چندين سال قبل خانه شخصي خود را فروخت و خيلي در اضطراب بود براي خريد خانهي جديد. شبي در عباسيه خواب بودم و در عالم رؤيا خدمت مرحوم سيد عباس يکي از سادات محترم عبدالحنان رسيدم و ايشان فرمودند: محمدرضا به پدرت بگو راحت باش و صبح که از خواب بيدار شدم ماجرا را به پدرم گفتم. همان روز يکي از دوستان منزلي در نزديکي عباسيه معرفي کرد و پدرم خريداري کرد و به بنده فرمود: خواب شما به حقيقت پيوست. اين ماجرا را جزء کرامت حضرت عباس (عليهالسلام) ميدانم.
مزار سيد عباس يکي از بقاع مشهور خوزستان که در جادهي اهواز - شوش واقع و زيارتگاه اهل ايمان ميباشد.
در کتاب «گوهر شب چراغ» آمده است که ميان نماز مغرب و عشا، دو رکعت نماز حاجت به جاي آورد در يک وقت و يک ساعت، تا چهل و يک شب، و شب آخر را به گروگان نگاه دارد تا وقتي که حاجت روا گردد بعد از آن بخواند و ختم نمايد: يا من يجيب المضطر اذا دعاه و يکشف السوء يارب يارب يارب ياعباس بن علي الأمان الأمان أدرکني أدرکني أدرکني.
آن قدر کلمهي الأمان و ادرکني را تکرار نمايد که نفس وي قطع شود انشاءالله به مقصود نايل گردد. (البته اين دعا بايد بعد از نماز خوانده شود)
السلام عليک أيها العبد الصالح المطيع لله و لرسوله و لأميرالمؤمنين و الحسن و الحسين صلي الله عليهم و سلم.
پس از سلام و احترام به پيشگاه يگانه پرچمدار رشيد اسلام، خدمت حضرت عالي نيز عرض ادب مينمايم و اميدوارم انشاءالله سلام گرم اين حقير را پذيرا باشيد. اين حقير به سادات بالأخص به خاندان بزرگوار سادات محترم ساوجي (حضرت والا مقام سبط احمدي) ارادت خاصي داشته و انشاءالله تعالي خواهم داشت انگيزهي نوشتن و ارسال اين نامه، ارتباط با حضرت عالي و کسب فيض از محضرتان بوده
[ صفحه 170]
و مسبب آن نيز آقا سيد محمد سبط احمدي سرور گرامي است. در يکي از روزهاي نيمه اول ماه شعبان ضمن گفتگو بين حقير و ايشان صحبت از مقام و منزلت مولا قمر بنيهاشم عليهالسلام به ميان آمد. حقير سرودهاي خواندم و مجلس را شور و حالي فرا گرفت. ايشان اشارهاي به کتاب مقدس «چهره درخشان قمر بنيهاشم ابوالفضل العباس عليهالسلام» تأليف حضرت عالي کردند و افزودند: مطالب آن توسط عاشقي زحمتکش تأليف گرديده و ايشان با حضرت حاج سيد حسن سبط احمدي رابطهي بسيار نزديک دارد، و کرامتي نيز از آقا قمر بنيهاشم عليهالسلام در مورد عالم فقيد ميرزا احمد مجتهد ساوجي (يا سيد ميرزا عماد ساوجي) مندرج و ثبت است نتيجتا آقا سيد محمد بذل محبت نمودند که سيري در پي اين کتاب و کرامات مربوط به حضرت مولا قمر بنيهاشم عليهالسلام بنمايم و سپس در اسرع وقت اين سروده را به آدرسي که مرقوم فرمودهاند ارسال و تقديم حضور نمايم حقير نيز اطاعت امر کردم و شعري را که دربارهي علمدار باوفاي حضرت سيدالشهدا عليهالسلام سرودهام ارسال حضور عالي نمودم يا کاشف الکرب عن وجه الحسين عليهالسلام اکشف کربي بحق أخيک الحسين عليهالسلام
هر که شاگردي استاد هنر کرد آخر
نشد استاد اگر هم، هنري پيدا کرد [1] .
|