نويسنده‏ي توانا و فاضل ارجمند، جناب حجةالاسلام و المسلمين آقاي شيخ ناصرالدين انصاري قمي، طي نامه‏اي مورخ 15 خرداد 1377 ش برابر صفر الخير 1419 ق به مؤلف کتاب حاضر چنين نوشته‏اند: حضور محترم صديق معظم حضرت حجةالاسلام و المسلمين جناب آقاي شيخ علي رباني خلخالي زيد عزه العالي به عرض عالي مي‏رساند: روزي پس از خواندن فريضه‏ي صبح، کتاب وزين و ارزنده‏ي «چهره‏ي درخشان قمر بني‏هاشم ابالفضل العباس عليه‏السلام» را برداشتم و صفحاتي از آن را به ديده‏ي دقت نگريستم و سخت تحت تأثير مطالب آن قرار گرفتم. پس از گذشت زماني چند، در همان جاي نماز خواب چشمانم را در ربود. در عالم رؤيا ديدم: نماز جماعت به امامت مرحوم آيت‏الله العظمي حاج سيد محمدرضا گلپايگاني برپا شده است و من هم در صف نخستين آن، شرکت دارم. پس از اتمام نماز، مرجع فقيد رو به صفوف نماز کرد و فرمود: به آقاي انصاري بگوييد به منبر رود و ذکر مصيبت بنمايد. من برخاستم و پا بر روي پله‏ي اول نهادم که آقا، بار ديگر فرمود: روضه‏ي حضرت ابالفضل عليه‏السلام را بخوانيد! من بر فراز منبر، همان مطالبي را که از کتاب شما فراگرفته بودم، باز گفتم و نمازگزاران گريستند و پس از لحظاتي از خواب بيدار شدم. روز بعد اين خواب را براي فرزندان محترم معظم له باز گفتم. ايشان گفتند: مرحوم آيةالله گلپايگاني به حضرت ابالفضل العباس عليه‏السلام علاقه‏ي عجيبي داشت و در سختيها و گرفتاريها به آن حضرت متوسل مي‏شد و چاره‏ي کار را مي‏نمود. همچنين به روضه‏خوانان، بسيار سفارش خواندن مصائب ايشان را مي‏فرمود. خداوند متعال جناب عالي را در راه احياي مفاخر و مآثر خاندان عصمت و طهارت عليهم‏السلام بيش از پيش توفيق عطا فرمايد. والسلام عليکم و علي عباد الله الصالحين ناصرالدين انصاري [ صفحه 8]