22. آقاي مهدي احمد، که الآن زنده و در چارسوق مسجد ملاحسن مرحوم دکان عطاري دارد، نقل ميکرد:
در قريهي دوزآغل، از توابع شهر ماکو، دکاندار جواني پانصد تومان آن روز به من بدهکار بود و در پرداخت آن تعلل ميکرد. من براي وصول طلب خود به قريه رفتم و متأسفانه وي منکر شد. به پدرش متوسل شدم، آن هم سودي نبخشيد. پذيرفتم که با اقساط دهگانه پرداخت کند، باز سودي نبخشيد. نهايتا قرار شد به حضرت عباس عليهالسلام قسم بخورد و او به دروغ، قسم به حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام خورد که طلبي به من ندارد.
من به شهر برگشتم و فرداي آن روز خبر به من دادند که آن بدبخت دواي سمي «د.د.ت» را که در دکان داشته خورده و مرده است!
[ صفحه 644]
|