ناگفته نماند که در نقل اين معجزه‏ي باهره، مطالب زيادي از جمله: چگونگي اقدام رضاخان براي براندازي مراسم عزاداري، مقدمات اين اقدام، هم‏زماني اين اقدام در ايران با انهدام قبور ائمه‏ي بقيع عليهم‏السلام توسط آل‏سعود، و دين‏زدايي در ترکيه به دست کمال آتاتورک و... و همچنين انتقام خداوند از اهانت‏کنندگان به دستگاه عزاداري حسيني به نظر خوانندگان محترم خواهد رسيد. حجةالاسلام و المسلمين جناب آقاي شيخ محمدرضا خورشيدي در تاريخ دوشنبه 28 شعبان‏المعظم 1418 برابر 8 / 10 / 1376 چند کرامت مرقوم داشته‏اند که مي‏خوانيد: السلام عليک يا مولاي يا اباالفضل العباس و رحمة الله و برکاته اغثني محضر مبارک حضرت حجةالاسلام و المسلمين فاني ولايت اهل بيت عليهم‏السلام آقاي حاج شيخ علي رباني خلخالي (دام عزه) 10. در وسط شهر بابل - از شهرهاي مازندران - دو محله به نام‏هاي پير علم [ صفحه 628] و نو علم مي‏باشد که سبب نامگذاري اين دو محله، داستان تلخي است که در ارتباط با مسائل اقامه‏ي عزاداري حسيني عليه‏السلام و ممنوعيت آن از يک طرف و گستاخي و جسارت و حتي تخريب بعضي تکايا و مساجد در دوران رضاخان قلدر - پهلوي اول - از طرف ديگر، اتفاق افتاده است. خوب است قبل از ذکر اصل کرامت، توجه خوانندگان محترم را به ذکر سه نکته جلب کنيم: نکته‏ي اول: رضاخان، مأمور حلقه به گوش استعمار انگليس، در اوايل به قدرت رسيدن، تا آنجا که مي‏توانست تظاهر به دينداري و طرفداري از قوانين اسلامي مي‏نمود، مخصوصا برپايي مراسم عزاداري حسيني و شرکت در دسته‏جات عاشورا با سر و پاي گل ماليده، که هر کس فکر مي‏کرد اين آدم سرباز واقعي مکتب تشيع است. اما همين که ارکان سلطنت او استقرار يافت، آن چنان در برابر قوانين الهي و مظاهر تشيع طغيان کرد که گويا مأموريتي غير از براندازي شريعت مقدس اسلام ندارد. به عنوان نمونه: اعلام و اجراي کشف حجاب زنان، ممنوع ساختن لباس مقدس روحانيت مخصوصا عمامه، جلوگيري از تشييع جنازه و مراسم ختم علما، و بالاتر از همه منع مجالس و دستجات عزاداري سالار شهيدان و انهدام و تخريب تکيه‏ها و مساجد و عجيب اينکه همه‏ي اين جنايات به اسم دفاع از آزادي! و مبارزه با خرافات! انجام مي‏گرفت. نکته‏ي دوم: چنانکه مي‏دانيم شهرهاي مختلف در بعضي از مراسم مذهبي که مربوط به تعظيم شعائر است رسوم مخصوص به خود دارند، که هر يک در جاي خود مورد امضاي ائمه عليهم‏السلام مي‏باشد. مثلا در عراق، اهالي نجف در جلو دسته‏جات عزاداري مشعلهاي مخصوص، کربلاييها کشتي نجات و شيعيان هند و پاکستان علمهاي مخصوص که در قسمت بالاي آن مشک خشکيده‏اي آويزان است حمل مي‏کنند، و در شهر مقدس قم نيز علاوه بر علامات مرسوم در شهرهاي مختلف ايران، علم کوچکتري به نام توغ در بين جمعيت عزادار مشاهده مي‏شود. در شهر بابل هم، پاي ديوار هر تکيه و حسينيه، علم کوچک يک شاخه‏اي «شبيه [ صفحه 629] توغ که در دستجات شهر قم حمل مي‏کنند» نصب و ميخ‏کوب شده است که در تمام ايام سال و به طور دائمي به عنوان سمبل و نمونه از پرچم و لواي سپهدار کربلا قمر بني‏هاشم عليه‏السلام از آن استفاده مي‏شود... مردم به اين علم احترام کرده، مريضهاي خود را براي شفا گرفتن به آن دخيل مي‏بندند و حاجت مي‏گيرند. نکته‏ي سوم: سبب نامگذاري محله نو علم بابل: قبل از ممنوعيت عزاداري و تخريب تکايا توسط عوامل رضاخاني، اين محله به نام قراکلا، معروف بود. در اجراي سياست دين‏زدايي، اراذل و اوباش حکومتي پهلوي اول، تکيه‏ي اين محله را تخريب مي‏کنند ولي مردم علم و وسايل مربوط به عزاداري حسيني را به خانه‏اي در آن محله منتقل مي‏کنند، و چون با کمترين اطلاع از برگزاري مراسم روضه‏خواني مورد تعقيب مأمورين حکومت واقع مي‏شدند لذا خيلي مخفيانه براي عرض حاجت و اداي نذور و روضه‏خواني به آن خانه مي‏آمدند. سالهايي به اين ترتيب سپري گشت تا اينکه در اثر انتقام الهي نوکر بي‏اختيار اجنبي، رضاي قلدر، در شهريور 1320 ش از ايران گريخت و سرافکنده و رسوا راهي ديار غربت و تبعيدگاه دائمي خود شد. با رفتن او، مردم عاشق اهل بيت و ايرانيان پاک‏سرشت از قيد و بند ستم رهايي يافتند و بلافاصله از همان سال مراسم عاشوراي حسيني را با شوقي زائدالوصف تجديد نمودند. از جمله، مردم متدين شهر بابل، و مردم محله قراکلا، به احترام قمر بني‏هاشم عليه‏السلام علم جديدي خريداري کردند و با برنامه‏ي خاصي آن را به تکيه‏اي که تجديد بنا شده بود حمل کرده، در پاي ديوار آن نصب کردند. چنين بود که از آن تاريخ به بعد، تعبير «علم نو» سر زبانها افتاد: اين علم نو است، از علم نو حاجت بخواهيم، به تماشاي علم نو برويم. البته خوانندگان محترم توجه دارند که به زبان محلي، علم نو را نوعلم مي‏گويند، لذا محله‏اي را هم که اين علم را در خود جاي داده است محله‏ي نوعلم و تکيه‏ي آن را تکيه‏ي نوعلم مي‏نامند. بحمدالله امسال» 1376 شمسي» تکيه‏ي مزبور توسط افراد خير و نيکوکار و عاشقان [ صفحه 630] حسيني به صورت ساختمان بسيار مجلل و زيبا، تجديد بنا گرديد که اميدواريم خداوند عشق حسيني را لحظه به لحظه در دل ما بيشتر بفرمايد. خاک ما گل شود و گل شکفد از گل ما لذت عشق حسيني نرود از دل ما اکنون با توجه به سه مقدمه‏ي مذکور در فوق، توجه خوانندگان را به اصل کرامت و علت نامگذاري پير علم جلب مي‏کنيم: زماني که مزدور اجانب، رضاخان قلدر، دستور ممنوعيت عزاداري را صادر کرد، به زودي مساجد و تکايا تعطيل شده، به وضع اهانت‏باري درآمد و در شهر بابل و روستاهاي اطراف آن وضع به گونه‏اي شد که حتي بسياري از مساجد و تکايا تخريب و منهدم گرديد. گفتني است چندي قبل از صدور دستور مزبور، در عربستان هم حرم مقدس ائمه‏ي معصوم بقيع عليهم‏السلام (چهار امام) توسط حکومت وهابي آل‏سعود «عليهم‏اللعنة» تخريب و با خاک يکسان گرديد و فقط سنگهايي به عنوان علامت باقي ماند، و از طرفي در ترکيه هم کمال آتاتورک ريشه‏هاي مذهب را قلع و قمع کرد و حتي اذان را اجبارا به زبان ترکي تغيير داد.