برادر گرامي، جناب آقاي حاج صادق حميديا، از ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت عليهم‏السلام، طي مکتوبي به انتشارات مکتب‏الحسين عليه‏السلام چهار کرامت ارسال داشته‏اند، که يک کرامت را در فصل عنايات قمر بني‏هاشم عليه‏السلام به کليميان نقل کرديم و سه کرامت ديگر را ذيلا مي‏خوانيم: در کنار مسجد جامع يزد، که قدمت هفتصدساله دارد، و در آن کتابخانه‏ي بزرگي به نام کتابخانه‏ي وزيري قرار دارد که متعلق به آستان قدس رضوي عليه‏السلام مي‏باشد. مؤسس اين کتابخانه مرحوم حجةالاسلام و المسلمين حاج سيد محمدعلي وزيري است که از خطباي به نام خطه‏ي کوير بود و پيش از شصت سال بر فراز منبر به ذکر فضايل و مناقب اهل بيت عليهم‏السلام و بيان معارف شيعي مي‏پرداخت. نطق جذاب، همراه با آشنايي و احاطه‏ي کامل او به معارف اسلامي، مردم را شيفته و دلباخته‏ي سخنان او ساخته بود. وي به تأسيس مدارس و دبيرستاني براي تعليم نوجوانان و جوانان همت گمارد و همچون شمعي، روشني‏بخش محافل مذهبي بود. همچنين هنگامي که احساس کرد ميراث گرانبها و ارزشمند فرهنگي کشورش (کتب قديمي) به دست اجانب به تاراج مي‏رود، در منبرها از مردم درخواست کرد کتب خطي و غيرخطي را جمع‏آوري کنند و به دست اجانب ندهند. حاصل آن تلاش، اکنون به شکل کتابخانه‏ي عظيم وزيري يزد تجلي مي‏کند که گنجينه‏اي ارزشمند از کتب خطي و چاپي بوده و در کشورمان شهرتي بسزا دارد و به عنوان بزرگترين کتابخانه در جنوب کشورمان محسوب مي‏شود. [ صفحه 610] مرحوم وزيري بعد از هشتاد و دو سال زندگي پرشور و تلاش بي‏وقفه و مخلصانه در سال 1356 هجري شمسي چشم از دنيا فروبست و در کنار کتابخانه‏ي خود به خاک سپرده شد. آن مرحوم از سادات عريضي است که از تبار امام جعفر صادق عليه‏السلام محسوب مي‏شوند. مردم با توجه به سيادت و نيز شناختي که از خدمات آن خطيب حسيني دارند، همواره بر مزار او حاضر شده، و آن مرحوم را در شدايد و حوائج خود شفيع قرار مي‏دهند و آثار عجيب و سريعي از اجابت دعا بر سر زبانها است. آقاي انتظاري، مدير محترم کتابخانه، که سالهاي متمادي با مرحوم وزيري حشر و نشر داشته و مسئوليت کتابخانه را در زمان حيات مرحوم به عهده داشته‏اند، خاطرات ارزشمندي از مرحوم و توسلات مردم به روح ايشان در ياد دارند که شايان توجه است. به مناسبت اهداي نسخه‏اي از کتاب چهره‏ي درخشان قمر بني‏هاشم ابوالفضل العباس عليه‏السلام به کتابخانه وزيري و ذکر توسلات فرد ديگر به حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام، از جناب آقاي انتظاري تقاضا کرديم که مواردي از اين توسلات را براي درج در کتاب حاضر مرقوم فرمايند، ايشان نيز قبول لطف کرده و مطالب زير را اظهار داشتند: 1. در اواخر مردادماه 1377 شمسي که در خدمت جناب انتظاري صحبت از توسلات بود فرمودند: چند روز قبل يک نفر يهودي آمد و گفت: يکي از بستگان من اولاددار نمي‏شد، من سر قبر آقاي وزيري آمده و از ايشان حل اين مشکل را خواستار شدم، و اکنون اولاددار شده است. از وي پرسيدم شما آن مرحوم را از کجا مي‏شناسيد؟ گفت: من يزدي هستم و از زماني که بچه بودم و در کوچه بازي مي‏کردم مرحوم وزيري را مي‏شناختم و ايشان گاهي به ما بچه‏ها آب نبات مي‏داد. لذا من از بچگي به ايشان علاقمند بودم و الآن هم بر سر قبر ايشان آمده‏ام. آقاي انتظاري فرمودند: در جايي که يکي از نوادگان ائمه عليهم‏السلام (مرحوم وزيري) حاجت يک شخص کليمي را با شفاعت در پيشگاه الهي برآورده مي‏سازد، چگونه ممکن است وجود مقدس حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام، که [ صفحه 611] باب‏الحوائج مي‏باشند، حاجت حاجتمندان و متوسلين را روا نکنند؟ آقاي انتظاري افزودند: