7. کرامت دوم: پسري 12 ساله از اهل سنت بود، که هر روز از ساعت 11 صبح به وي حالت صرع دست ميداد و رنگ بدن او متمايل به سبز ميشد. پدرش مدعي بود که او را نزد اطباي زيادي برده و حدود سههزار ريال عماني، که معادل با سه ميليون و نيم تومان ايراني ميباشد، خرج اين پسر کرده ولي هيچ نتيجهاي نديده است.
مادر اين بچهي بيمار، فرزند خود را در روز عاشورا، به مأتمالعباس مذکور ميآورد و به همراه خود در قسمت زنان قرار ميدهد. طبق رسم معمول در کشورهاي
[ صفحه 582]
حاشيهي خليجفارس، خطيب در روز عاشورا مقتل سيدالشهداء عليهالسلام را خوانده، پس از آن مراسم و سينهزني شروع ميشود و تا ساعت يک بعدازظهر مراسم ادامه مييابد. اين زن نيز، که همراه با بچهي مريض خود از صبح زود ساعت 9 به مجلس آمده بود، همراه عزاداران تا ساعت يک بعدازظهر مشغول عزاداري ميشود و در نتيجه از مرض فرزندش که هر روز حدود ساعت 11 گرفتار حالت صرع ميشد غافل ميشود و آن را فراموش ميکند. اما پس از اتمام مراسم عزاداري، يکمرتبه به يادش ميآيد که پسرش هر روز ساعت 11 صرع ميگرفت ولي امروز آن حالت در او ايجاد نشد، لذا ناخودآگاه سر و صدا ميکند، و در اثر سر و صداي بقيهي زنان، مردها ميفهمند که در قسمت زنان کرامتي رخ داده است.
اين جريان در روز عاشورا اتفاق افتاد و تا آخر ماه صفر هم که من آنجا بودم ديگر اين حالت بر آن پسر عارض نشد و در حقيقت از وجود مقدس آقا قمر بنيهاشم سلام الله عليه شفاي خود را گرفت. و همهي مردم آن ديار، آن پسر مريض را ديده بودند، و شفاي او را نيز شاهد بودند.
|