شخصي به همسر خود، که حامله بود، شک کرده گفت: بچه‏اي که در شکم داري از من نيست، بلکه از کسي ديگر است. نزاع آنها به جايي رسيد که شوهر آماده‏ي قتل همسر خود گشت. همسرش گفت: به من مهلت بده به حرم حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام بروم. شوهر به اين امر راضي شد. هر دو نفر به حرم حضرت قمر بني‏هاشم عليه‏السلام رفتند. زن به حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام عرض کرد: - مولاي من، عنايت کنيد اين بچه‏اي را که در شکم من است خود گواهي دهد که از آن کيست؟ تا ثابت شود که من بي‏گناه هستم. البته دعايي که از صميم قلب انجام شود، تأثير دارد. حضرت قمر بني‏هاشم عليه‏السلام محبت فرمودند، بچه در رحم مادر به پاکدامني مادرش گواهي داد و آن مؤمنه با کمال عزت و احترام از حرم اباالفضل العباس عليه‏السلام به خانه برگشت. شوهر آن زن خيلي خجالت‏زده شد و از همسر خويش طلب عفو کرد.