جناب حجةالاسلام و المسلمين آقا سيد سجاد عبقاني ميگويد: سلسله کرامات درگاه حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام لکنهو، از همان زمان ميرزا فقيربيک شروع شده و تاکنون ادامه دارد، به گونهاي که اگر تفصيل قضاياي آن گردآوري و نقل شود بالغ بر يک کتاب قطور خواهد شد. ذيلا تنها سه نمونه از آن را متذکر ميشويم و متذکر ميگرديم که، هر ساله هزاران نفر با مذاهب و نژادهاي گوناگون به منظور رفع حوائج خويش به اين درگاه ميآيند و در آنجا به حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام توسل مييابند و حوائج آنها را بابالحوائج برآورده ميسازد.
ذاکر حسين و صفدر حسين، اهل بمبئي هند، ميگويند: همراه پدر و مادر خود عازم زيارت کربلاي معلي در عراق شديم وقتي که به بندرگاه رسيديم پس از انجام معاينات توسط دکتر، به پدرمان جواز مسافرت داده نشد. چون در گوش وي زخمي شده بود که به زبان اردو آن را «ناسور» ميگويند. ما از بردن وي نااميد شده و ميخواستيم از مسافرت منصرف شويم، ولي پدر راضي نشد و گفت: شما سفر زيارت را ترک نکنيد و من براي معالجهي اين درد به درگاه بابالحوائج شهر لکنهو ميروم. ايشان برگشت و پس از مدتي به درگاه شهر لکنهو رفت. در آنجا به قصد وضو گرفتن کنار حوض آمد و پس از وضو گرفتن، اندکي از آب را به روي جراحت عميق گوشش ريخت. موقعي که آب به گوش وي رسيد، ايشان بيحس و بيهوش شده و روي زمين افتاد. وقتي که به هوش آمد مشاهده کرد آن زخم جبرانناپذير را بابالحوائج حضرت اباالفضل العباس عليهالسلام شفا بخشيده است.
|