2. در عراق، نزد بسياري از مردم، خصوصا بين عشاير رسم است (کما اينکه در خود ايران هم اين چنين است) که به منظور محکم‏کاري در قضيه‏ي شراکت يا کارهايي ديگر، براي آنکه به همديگر خيانت نکنند و بين شرکاء اطمينان حاصل شود، به حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام قسم مي‏خورند. البته اين کار غالبا در بين ما شيعيان رواج دارد، اما گاه ديده مي‏شود که اهل سنت نيز، آن هم افراد متعصب آنها، همين کار را انجام [ صفحه 519] مي‏دهند، مثل همين سران حکومت بعث عراق که کلا اهل سنت بوده و از شهري به نام «تکريت» که معروف به دشمني با اهل بيت عليهم‏السلام و شيعيان و دوستان آنها است، برخاسته‏اند. بهترين دليل بر اين مطلب، عملکرد آنها است. چه آنان، زماني که حکومت عراق را به دست گرفتند، نسبت به شيعيان و روحانيون و حوزه‏هاي علميه نجف‏اشرف و کربلا و ساير بلاد و حتي مراجع تقليد، خصوصا مرجع اعلاي شيعيان جهان حضرت آيةالله العظمي آقاي سيد محسن طباطبايي حکيم أعلي الله مقامه الشريف شروع به خشونت و بدرفتاري کردند و به اخراج دهها هزار نفر از ايراني‏هاي شيعه‏ي مقيم اعتاب مقدسه و منع مجالس عزاداري براي حضرت سيدالشهداء حسين بن علي عليهماالسلام و ساير شعائر حسيني پرداختند. غرض از اين مقدمه، معرفي خباثت سران رژيم عراق است که با اين همه تعصب و خباثت، باز نسبت به مقام و عظمت و کرامت حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام خاضعند، و لذا بعد از روي کار آمدن‏شان، در همان هفته‏هاي اول، به حرم حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام آمده و به آن حضرت قسم خوردند که با هم کار کرده و به يکديگر خيانت نکنند! چنانچه يکي از سران آن حکومت به نام حردان التکريتي در يادداشت‏هاي خويش که به چاپ رسيده، به اين مطلب اشاره دارد.