حجةالاسلام و المسلمين مروج و حامي مکتب محمد و آل‏محمد عليهم‏السلام حاج سيد علي ميرهادي نوشته‏اند: در دو سال اخير همراه عده‏اي از دوستان مسئول در نظام جمهوري اسلامي به منطقه‏ي عشايرنشين ازنا و اليگودرز در استان لرستان سفر نموديم. در اين سفر برادر کشاورز، مسئول جهاد سازندگي ازنا، راهنماي ما بودند. بنده عشاير را تماما ارادتمند اهل بيت عصمت و طهارت عليهم‏السلام يافتم و به دوستان هم عرض کردم که در زندگي اين جمع کثير، بنده آنچه ديدم و دريافتم ارادت به ساحت آل‏الله بود. اما جرياني را که آقاي کشاورز از ارادت عشاير به ائمه عليهم‏السلام مخصوصا به ابوالفضل العباس عليه‏السلام، نقل کردند به اين شرح است. گفتند: روزي يکي از آشنايان ما که از عشاير است به منزل ما آمد و گفت يک عريضه از زبان من خدمت اميرالمؤمنين عليه‏السلام راجع به حضرت اباالفضل العباس عليه‏السلام بنويسيد. گفتم: من جرأت نمي‏کنم بنويسم! رفت و به ديگري داد نوشت. موضوع عريضه اين بود که: يا اميرالمؤمنين، من مي‏خواستم پسرم به سربازي نرود، گوسفندي را نذر فرزندتان حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام نمودم. ولي سودي نبخشيد و پسرم را به خدمت بردند. (به بيان او) چرا حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام نذر مرا نپذيرفته و پسرم به سربازي رفته است. باري نامه را نوشت. گفتم حالا چگونه آن را به دست حضرت علي عليه‏السلام مي‏رساني؟! گفت: به آب رودخانه مي‏سپارم به دست حضرت مي‏رسد. همين کار را هم کرد. بعد از يک ماه پسرش از خدمت معاف شد و به منزل برگشت! [ صفحه 468]