آيةالله آقاي حاج سيد مهدي حسيني لاجوردي قمي، در تاريخ 25 جمادي‏الثانيه‏ي سال 1418 ه. ق از قول يکي از اهالي قريه‏ي حصار حسن‏بيک ورامين، که از جوانان متدين و اهل هيئت مي‏باشد، نقل کردند که مي‏گفت: من گاو شيردهي داشتم که به حسب نرخ بازار، مبلغ پانصدهزار تومان ارزش [ صفحه 436] داشت. گاو مزبور يک دفعه مريض شد. دکتر دامپزشک پس از معاينه‏ي گاو مريض گفت: زودتر آن را بکش تا ضرر زيادي نبيني. وقتي ديدم چنين است با حالتي متوسل به حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام شدم و در حالي که عصباني هم بودم عرض کردم: آقاجان، اگر به من عنايت نکني، ديگر سفره برايت نمي‏اندازم! پس از اين گفتگو، گاو مريض استفراغ کرده و يک کليد همراه با يک تکه‏آهن از شکم وي بيرون آمد و پس از آن به سرعت خوب شد. وقتي همان دکتر دامپزشک مجددا گاو را معاينه کرد، گفت: اين، چيزي نيست مگر کرامت و عنايت قمر بني‏هاشم عليه‏السلام!