2. خاطره‏ي ديگر مربوط به دخترکي کور و معلول است. ما ناظر بوديم که مادر وي در حالي که او را درون کوله‏بار خود نهاده بود به حرم مطهر درآمد و دخترک را در برابر ضريح بر زمين گذاشت و به حضرتش عرض کرد که: «من اين فرزند را نمي‏خواهم»؛ اين سخن گفت و بازگشت. هنوز به ميان صحن نرسيده بود که طفل نابينا و معلول شفاي کامل يافت. من مادرش را ندا دادم که: بيا، دخترت را همراه ببر! زن عرب بازگشت و چون فرزند خود را سلامت يافت خطاب به حضرت عرضه داشت: مولاي من! خدا تو را پاداش نيک دهد. آري، آستانه‏ي باب‏الحوائج عليه‏السلام «دارالکرامة» است و براي بهره‏مندي از اين خوان گسترده‏ي الهي بايد که نيتها را خالص کرد. [1] .

[1] طلايه‏دار فرهنگ اسلامي در عصر اختناق، نوشته‏ي مرحوم آيةالله حاج شيخ عباسعلي اسلامي، بنياد بعثت، تهران 1374، ص 20.