ثقةالاسلام جناب آقاي حاج شيخ علي‏رضا گل محمدي ابهري زنجاني، شب 27 جمادي‏الثانيه‏ي سال 1416 ه.ق در حرم مطهر کريمه‏ي اهل بيت حضرت فاطمه‏ي معصومه عليهاالسلام نقل کرد: يکي از اهالي کربلا، عربي را مي‏بيند که در حرم حضرت قمر بني‏هاشم ابوالفضل العباس عليه‏السلام کنار ضريح مطهر ايستاده و با حضرت سخن مي‏گويد. آقاجان، صد دينار از شما پول مي‏خواهم؛ مي‏دهي که بده و اگر نمي‏دهي مي‏روم حرم حضرت سيدالشهداء امام حسين عليه‏السلام شکايت شما را به آن حضرت مي‏کنم. سپس سرش را به طرف ضريح مطهر برده و مي‏گويد: فهميدم، فهميدم! و از حرم بيرون مي‏رود. عرب مزبور به بازار رفته و به يکي از مغازه‏داران مي‏گويد: آقا فرموده است صد دينار به من بده. او مي‏گويد: نشاني شما از آقا چيست؟ مي‏گويد: به اين نشان، که پسر شما مريض شده بود و شما صد دينار نذر حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام کردي؛ بده! و او هم صد دينار را مي‏دهد. ناقل مي‏گويد: به مرد عرب گفتم: چطور شد با حضرت صحبت کردي و نتيجه گرفتي. گفت: به حضرت گفتم اگر پول ندهي، مي‏روم شکايت شما را به برادرت امام حسين عليه‏السلام مي‏کنم. اينجا بود که ديدم حضرت، داخل ضريح ظاهر شد و در حالي که روي صندلي نشسته بود، حواله‏اي به من داد. من هم رفتم و از بازار گرفتم. [ صفحه 382]