آخرين تعميرات آستانه و آيينه‏کاري حرم و رواقها در سال 1370 ق انجام [ صفحه 33] پذيرفت. در حال حاضر آستانه داراي صحن بزرگ و حرم است و در وسط حرم مطهر قبر شريف واقع است که پيکر مقدس حضرت اميرالمؤمنين علي عليه‏السلام را دربر دارد. بر روي قبر مطهر صندوقي از ساج خاتم‏کاري نفيس که اهدايي شاه اسماعيل صفوي است قرار گرفته و در قرون گذشته تعميراتي بر روي اين صندوق انجام شده و اضافات و تزييناتي شده که تاريخ بعضي از تعميرات ثبت شده است. در اطراف صندوق مطهر سوره‏ي الدهر و بعضي از احاديث درباره‏ي حضرت اميرالمؤمنين علي عليه‏السلام با خط زيباي محمد بن علاءالدين محمد حسيني و تاريخ 1198 ق ثبت است. در قسمت بالاي سر حضرت بر روي صندوق تعميراتي که در مطلع قرن سيزدهم هجري انجام شده ذکر شده است و در پايان آن نام استادکار ذکر شده «بنده خاکسار محمدحسين نجار شيرازي». بر روي اين صندوق، ضريح نقره‏اي است که توسط سيف‏الدين، رهبر فرقه‏ي اسماعيليه بهره اهدا شده و در 13 رجب سنه‏ي 1361 ق طي تشريفات خاص و جشن شکوهمندي که نخست‏وزير وقت نوري‏السعيد و ديگر زعماي سياسي شيعه حاضر بودند از آن پرده‏برداري شد، هنرمندان هندي پنج سال بر روي آن کار کرده بودند و از ده هزار و پانصد مثقال طلاي خالص و دو ميليون مثقال نقره تشکيل شده است. بالاي ضريح، گنبد قرار دارد که در طول قرون گذشته شعراي شيعه و بعضي از عامه اشعار زيادي در وصف آن سروده‏اند. اولين گنبد به رنگ سرخ توسط هارون‏الرشيد بنا گشت، سپس عضدالدوله، گنبدي سفيد بنا کرد و در عصر صفويه و با طرح و اجراي شيخ بهايي گنبد سبزي بنا شد و بعد توسط نادرشاه گنبد طلا گشت که تا عصر حاضر گنبد آستانه‏ي علوي از طلا مي‏باشد. ارتفاع گنبد از کف صحن مطهر 42 متر، محيط قاعده‏ي آن 50 متر و ارتفاع آن از پاي قاعده تا سر گنبد 35 متر مي‏باشد. کف حرم مطهر توسط فرقه‏ي بهره با سنگ مرمر مفروش شده و ديوارهاي آن تا حدود دو متر از سنگ مرمر ايران پوشيده گرديده است. کاشيکاري و آيينه‏کاري، که تمامي آن به دست هنرمندان ايراني انجام شده، چهار طرف حرم مطهر و چهار رواق آن را احاطه نموده است. اين رواقها از سه طرف شمال، جنوب و شرق، دربهاي ورودي و خروجي [ صفحه 34] را با حرم مطهر برقرار مي‏سازند، همچنين رواق شمالي و رواق جنوبي صحن شريف را با حرم مطهر ارتباط مي‏دهد. رواق شرقي داراي دربي است که داخل ايوان طلا بازمي‏گردد و اين ايوان که به شکل مستطيل مي‏باشد و در طرف شرق حرم مطهر واقع است و تمامي ديوارهاي آن از طلا تزيين شده است. در طرف شمال و جنوب ايوان دو گلدسته‏ي (مناره) طلا به ارتفاع 35 متر واقع است که در بالاي آن بعضي از آيات سوره‏ي جمعه کتيبه شده و در وسط ايوان طلا در جنب درب ورودي به رواق قصيده‏ي فارسي با حروف طلا به خط زيباي محمدجعفر اصفهاني، به تاريخ 1156 ق، در مدح حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابي‏طالب عليهماالسلام از سرودهاي عرفي شيرازي (م 999 ق) نوشته شده که مطلع آن چنين است: اين بارگاه کيست که گويند بي‏هراس‏ کاي اوج عرش سطح حضيض تو را مماس‏ ايوان طلاي آستانه‏ي علوي در سمت شمال و جنوب داراي کفش‏کن است که کشوانيه مي‏خوانند و به صحن شريف منتهي مي‏گردد. اين ايوان بدو سقف است لذا در نوع خود يگانه و از شکوه و عظمت و صفاي خاصي برخوردار است. صحن شريف آستانه‏ي علوي طرح بديعي دارد و از مهمترين خصايص آن اين است که در چهار فصل سال طلوع آفتاب مستقيما به قبر مطهر مي‏تابد و در نقطه‏اي معين در زمستان و تابستان زوال ظهر در نجف در آنجا انجام مي‏گردد. صحن مطهر از دو طبقه تشکيل شده و به شکل چهارگوش است. در اطراف صحن شريف حجره‏هايي بنا شده و در مقابل هر حجره يک ايوان کوچک واقع است که تا اوايل نيمه‏ي اول قرن چهاردهم هجري سکنه‏ي آن را فحول علماي اماميه تشکيل مي‏دادند و صحن مطهر، مرکز دانشگاه بزرگ جهان تشيع بود. تمامي ديوارها و سقف ايوان حجرات از بهترين کاشيهاي اصفهان تزيين گشته و با گذشت زمان کاشيهاي آن تجديد شده است. در قرون گذشته تعميراتي در صحن شريف انجام شده که شرح آن مفصل است. آستانه‏ي دوم علوي در بلخ و يا مزارشريف: اجماع مسلمين جهان بر اين است که پيکر مقدس حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابي‏طالب عليهماالسلام در نجف اشرف مدفون است [1] . [ صفحه 35]

[1] دائرةالمعارف تشيع، ج 2، ص 68 الي 71، با استفاده از مقاله‏ي دانشمند محترم آقاي عبدالحسين شهيدي به نقل از: اعيان الشيعه، 1 / 539 - 534؛ تاريخ حضرت شاه ولايت مآب در ولايت بلخ؛ تاريخ العراق بين الاحتلالين، 3 / 317؛ دائرةالمعارف آريانا، 6 / 267؛ دائرةالمعارف الشيعية، 12 / 341،328، الذريعة، 2 / 376، 3 / 424، 24 / 134؛ سفرنامه‏ي ابن‏بطوطه، ترجمه‏ي فارسي، 1 / 167 - 166؛ عمدة الطالب، 62، الفصول الفخرية، 181 - 180؛ قيام سادات علوي براي به دست آوردن خلافت، 131 - 128؛ معجم البلدان، 4 / 761 - 760، 3 / 790؛ نزهة القلوب، 32 - 31؛ تاريخ گزيده، 415؛ ماضي النجف، ج 1.