چه بسا افرادي که اين موضوع يعني موضوعي را که حضرت امير درباره‏ي ازدواج با عقيل مشورت نمود تحت بررسي قرار دهند و بگويند: حضرت علي بن ابي‏طالب که داراي مقام علم امامت بود چه احتياجي داشت که راجع به ازدواج با عقيل مشورت و تبادل افکار نمايد!! جواب اين پرسش را مي‏توان از پاسخ‏هاي آينده شنيد بدين بيان: 1- خداي عليم در قرآن کريم، سوره‏ي: آل عمران، آيه‏ي - 159 - به پيامبر خود مي‏فرمايد: با اصحاب خود راجع به امر (جنگيدن با ابوسفيان) [ صفحه 20] مشورت و تبادل افکار نما! آنگاه موقعي که تصميم گرفتي به خدا توکل کن [1] . شکي نيست که پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله چون عقل کل بود احتياجي به مشورت با احدي نداشت، زيرا کارهائي که آن حضرت انجام مي‏داد فقط به دستور خدا بود، لذا به رسول خود مي‏فرمايد: موقعي که تو تصميم گرفتي به خدا توکل کن. اگر آراء آنان مدخليت مي‏داشت مي‏فرمود: موقعي که کليه‏ي شما تصميم گرفتيد به خدا توکل کنيد. از اين آيه اين طور به دست مي‏آيد که منظور خداي سبحان از اين مشاوره اين است که مسلمين درباره‏ي امور خويشتن مشورت و تبادل افکار نمايند. لذا در سوره‏ي شورا، آيه‏ي - 38 - اين نظريه را تأييد مي‏کند و مي‏فرمايد: (يکي از علائم و وظائف مسلمين اين است که) راجع به امر خويشتن در بين خود مشورت نمايند [2] . 2- خود حضرت امير عليه‏السلام در چند موضع نهج‏البلاغه اهميت و ارزش فراواني براي مشورت قائل شده که ما به قسمتي از آنها اشاره مي‏نمائيم: در شماره‏ي - 161 - کلمات قصار خود مي‏فرمايد: کسي که درباره‏ي رأي و نظريه‏ي خود استبداد داشته باشد هلاک مي‏شود، ولي کسي که با مردان مشاوره و تبادل افکار کند با عقل و [ صفحه 21] فکر آنان شريک و سهيم خواهد شد. [3] در شماره‏ي - 211 - کلمات قصار مي‏فرمايد: مشورت نمودن عين هدايت است. حقا کسي که خود را به وسيله‏ي رأي خويش غني بداند خويشتن را دچار مخاطره خواهد کرد [4] . آري حضرت امير که اين همه براي مشاوره ارزش قائل بوده بسيار جاي داشته که قبل از هر کسي خودش به اين موضوع عمل نمايد تا براي ديگران سرمشق باشد. جائي که حضرت علي بن ابيطالب با اينکه داراي مقام علم امامت بود مشورت با مردان را اين همه اهميت بدهد پس افرادي که داراي يک چنين مقامي نباشند به طريق اولي بايد درباره‏ي امور خويشتن مشورت نمايند.

[1] عربي آيه‏ي شريفه: و شاورهم في الامر، فاذا عزمت فتوکل علي الله - مؤلف. [2] عربي آيه‏ي شريفه: و امرهم شوري بينهم - مؤلف. [3] عربي سخن امام: من استبد برأيه هلک، و من شاور الرجال شارکها في عقولها - مؤلف. [4] عربي سخن امام: و الاستشارة عين الهداية، و قد خاطر من استغني برأيه - مؤلف.