بسم‏الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين و لعنة الله علي أعدائهم أجمعين من الجن والانس من الأولين والآخرين. قال الله العظيم في کتابه الکريم: (يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيلة...) [1] . اي اهل ايمان از خدا بترسيد و وسيله‏اي براي تقرب به او بجوييد و در راه او جهاد کنيد، باشد که رستگار شويد. و بعد، کتاب حاضر، که با نام چهره‏ي درخشان قمر بني‏هاشم حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام در مقابل شما قرار دارد، زندگينامه‏ي شخصيتي مي‏باشد که قلم از وصفش عاجز است؛ قلمي که از جانب هستي بخش حمايت مي‏شود. معبود بشر، خداي بزرگ، قلم را گرامي مي‏دارد و در آغاز سوره‏ي نون از قرآن مجيدش، به عظمت قلم و شکوه آثار آن سوگند مي‏خورد: (ن والقلم و ما يسطرون - ما أنت بنعمة ربک بمجنون). قسم به نون که نام نور و ناصر حق يا لوح نور خداست، و قسم به قلم و آنچه تا ابد در لوح محفوظ خواهد نگاشت که تو به لطف و رحمت پروردگارت (عقل کامل و نعمت نبوت يافته‏اي و) هرگز مجنون نيستي. هر قومي که قلم و صاحبان قلم را گرامي داشت، آن قوم و ملت، شکست ناپذير خواهد بود. وقتي قلم در محيطي انحراف نيافت و آن را گرامي داشتند، آزادي و حقيقت در آن محيط [ صفحه 8] کشته نمي‏گردد؛ و وقتي حقيقت و آزادي از بين نرفت توطئه‏ها به وجود نمي‏آيد، عصيان و طغيان ديده نمي‏شود، فساد رونق نمي‏گيرد، و نارضايي به وجود نمي‏آيد. هر گاه قلم به ميدان مجاهدت کشيده شده، به سود جامعه، به سود ملت، به سود اکثريت، به سود مذهب، و به سود همه بوده و همه فاتح از مبارزه درآمده است. البته نه قلمهاي مزدور. قلم پيروز است اگر اجير نشود [2] . قلم آزاده و مدافع حريم اهل بيت عصمت و طهارت عليهم‏السلام ارزنده‏ترين ميراث بشريت است. با اشاره‏ي اجمالي که به اهميت قلم شد، بايد گفت: قلم، با تمام عظمتش، از وصف اين شخصيت الهي و آسماني عاجز است. براي شناخت اين اسوه‏ي تقوي، جهان بشريت بايد کنگره‏هاي «ابوالفضل عليه‏السلام شناسي» برگزار کند. چه، به عقيده‏ي شيعه و متفکرين اسلامي و فرزانگان آزاده، پس از رسول اکرم صلي الله عليه و اله و سلم و حضرت معصومين عليهم‏السلام او يکي از عالم‏ترين، فقيه‏ترين، فرزانه‏ترين، شجاع‏ترين، و سخاوتمندترين افرادي است که تاريخ اسلام، بلکه تاريخ جهان، به خود ديده است.

[1] سوره‏ي مائده: آيه‏ي 35. [2] اقتباس از کتاب غوغاي سقيفه: نوشته‏ي دانشمند محترم محمد مقيمي، انتشارات سعدي، تهران.