8. حجةالاسلام والمسلمين شيخ علي خوئيني زنجاني نقل کردند که:
ابوالزوجهي اين جانب، آيتالله حاج شيخ ميرزا محمدباقر زنجاني «قدس سره»، ميگفتند: با عدهاي از نجف اشرف براي زيارت امام حسين عليهالسلام وارد کربلا شديم و در مدرسهي بادکوبهايها اقامت کرديم. به رفقا گفتيم به زيارت حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام برويم. يکي از طلبهها گفت: حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام که امام نيست! من خسته هستم و حرم حضرت نميآيم، شما برويد و بياييد، بعدا با هم ميرويم براي زيارت امام حسين عليهالسلام. باري، او نيامد و ما رفتيم. وقتي برگشتيم، ديديم مدرسه شلوغ است. پرسيديم: چه شده است؟ گفتند: شيخي رفته مستراح و در چاه افتاده است. وقتي که او را از مبرز درآوردند، ديديم همان رفيق ما است! يکي از رفقا به وي گفت: ديگر از اين غلطها نکنيها! گفت: من با حضرت شوخي کردم. يکي از رفقا گفت: حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام هم با شما شوخي کرد والا شما را هلاک ميکرد!
|