2. يکي از موثقين نقل کرده که: يکي از طلاب در نجف اشرف مدتي تحصيل علم فقه و اصول مينموده وليکن از علم اخلاق بيبهره بوده است. وي در بعضي مجالس اظهار ميدارد که اباالفضل العباس عليهالسلام به واسطهي نسبت بر ما شرافت دارد، والا مقام علم و اجتهاد ما بالاتر است و در علوم دينيه بيشتر زحمت کشيده و از او بيشتر ميفهميم!
[ صفحه 566]
گفتند: شبي حضرت اباالفضل عليهالسلام را خواب ميبيند و حضرت قريب به اين بيان به وي ميفرمايد که:
آنچه شما تحصيل کردهايد ظنيات است، و من از مقام علم و يقين، تحصيل علوم يقينيه نمودهام.
سپس يک سيلي به صورت او زده ميشود و به حالت خوف و وحشت از خواب بيدار ميشود. تب شديدي داشته است، ميگويند: تو را چه ميشود؟!
ميگويد: مرا ببريد به حرم حضرت اباالفضل العباس عليهالسلام. آنجا توبه و انابه و استغاثه ميکند و شفا داده ميشود. [1] .
|