3. مرحوم آيت‏الله آقاي حاج سيد محمود مجتهدي سيستاني «قدس سره» (متوفي 16 رمضان سال 1414 هجري قمري) مي‏فرمود: يکي از دوستان ما به شدت مريض شد، به گونه‏اي که چند ماه گويي در حال جان کندن بود و همه‏ي دوستان از اين امر ناراحت بودند. پيرمردي بود که گاهي براي ما خبرهايي مي‏آورد، از او علت اين وضع را استفسار نمودم، گفت: اين شخص گوسفندي را براي حضرت ابوالفضل عليه‏السلام نذر کرده و سپس فراموش کرده است آن را انجام دهد؛ اگر به نذرش عمل کند خوب مي‏شود. به برادر آن شخص گفتم، او گفت: شما مي‏دانيد که برادرم همه‏ي زندگي‏اش را در راه خاندان عصمت و طهارت عليهم‏السلام خرج کرده است. گفتم: به هر حال اين کار بايد بشود، اگر براي سلامتي و بهبودي برادرتان ارج قائليد، بايد اين کار را انجام دهيد. او قانع شد و از منزل ما رفت، گوسفندي خريد و به منزل برادرش برد تا در آن جا [ صفحه 493] ذبح کند، مشاهده کرد که برادرش نشسته، مشغول غذا خوردن است. معلوم شد که همان لحظه که او گوسفند را خريداري کرده، در همان لحظه ا بلند شده و پس از گذشت چندين ماه براي اولين بار سر سفره‏ي غذا نشسته و مشغول غذا خوردن شده است!