2. داستان زير را يکي از وعاظ تبريز، به نقل از افراد موثق، بر سر منبر نقل کرد: مرحوم دربندي، در ايام اقامتش در عتبات، به منظور زيارت حضرت ثامن‏الحجج عليه‏السلام به ايران آمد و به هنگام مراجعت از طريق آذربايجان عازم عتبات گرديد. پيش از مراجعت به عتبات، بنا به تقاضاي مردم متدين تبريز به مدت ده روز در آن شهر اقامت کرده و در مسجد جامع تبريز بساط تبليغ و ارشاد گسترد. مي‏گويند: جاذبه‏ي منبر ايشان به قدري قوي بوده که همه‏ي فضاي مدرسه‏ي طالبيه و مساجد موجود در آن، از مردم متدين و عاشق دلسوخته‏ي سالار شهيدان پر مي‏گشت، و هر روز جمعي از عاشقان حسيني در اثناي روضه‏ي ايشان غش مي‏کردند و روي دست‏ها از مسجد بيرون برده مي‏شدند. در آذربايجان مرسوم است که روز آخر هر مجلسي به قمر منير بني‏هاشم عليه‏السلام توسل مي‏جويند. لذا مرحوم دربندي نيز روز نهم مجلس اعلام کرد: فردا، روضه‏ي حضرت ابوالفضل عليه‏السلام را مي‏خوانم؛ هر کس مريضي صعب‏العلاج دارد بياورد اينجا، که ان شاء الله شفاي همه‏شان را از قمر منير بني‏هاشم عليه‏السلام خواهيم گرفت. روز بعد در شهر تبريز هر چه مريض و مريضه بود، به مجلس ايشان آوردند: تعداد بيماراني که با پاي خود به مجلس آمدند بي‏شمار بود و تعداد کساني که روي تخت و يا با وسايل ديگر به مجلس آورده بودند به بيست و هفت نفر مي‏رسيد. هنگامي که مرحوم دربندي وارد مسجد شد نزد بيماران رفت و از آنها تفقدي کرد و به آنان فرمود: چند لحظه صبر کنيد، همگي با شفاي کامل از اين مجلس بيرون خواهيد رفت. زماني نيز که بر فراز منبر قرار گفت، خطاب به قمر منير بني‏هاشم عليه‏السلام عرض کرد: اي مولاي من، من به عنوان نوکر شما به اهالي اين شهر وعده داده‏ام که امروز همه‏ي [ صفحه 492] بيمارانشان از اين مجلس با تن سالم بيرون مي‏روند؛ از کرم شما بسيار دور است که نوکر خود را در ميان اين همه مردم، بي‏اعتبار کنيد. آنگاه روضه‏ي بسيار باحالي خواند که در نتيجه‏ي آن همه‏ي مردم با بي‏تابي گريه کردند و جمعي غش کرده و روي دست مردم به بيرون برده شدند. هنگامي که مجلس به پايان رسيد، همه‏ي آن 27 نفر با پاي خود، با تن سالم و شفاي کامل به منزل خود رفتند! و اين يکي از برکات حضرت ابوالفضل عليه‏السلام است که در يک مجلس ده‏ها نفر مريض صعب‏العلاج با توسل به آن باب‏الحوائج الي الله شفا پيدا کنند. [1] .

[1] مرحوم دربندي از معاصرين شيخ انصاري، دانشمندي بسيار برجسته، و صاحب تأليفات گرانمايه‏اي چون: خزائن الأحکام، خزائن الأصول، اسرار الشهادة و سعادات ناصريه مي‏باشد، در «دربند» از توابع شيروان بر کرانه‏ي درياي خزر به دنيا آمده است. وي که در رشته‏هاي فراواني از علوم عربي بسيار قوي و صاحب نظر بود، در نشر معارف اسلامي و بالخصوص در احياي مراسم عزاداري مساعي جميله داشت، و در روي منبر بر سر و صورتش مي‏زد و همه‏ي مستمعان را به گريه مي‏آورد. مرحوم دربندي به سال 1285 و يا 1286 ه در تهران درگذشت و پيکر پاکش به عتبات عاليات انتقال يافت و در صحن مطهر سالار شهيدان امام حسين عليه‏السلام به خاک سپرده شد (ر. ک، ريحانةالأدب: مدرس تبريزي، جلد 2 صفحه‏ي 217).