نگارنده گويد:آيتالله سيد محمدمهدي موسوي خلخالي صاحب کتاب فقه الشيعة و کتابهاي سودمند ديگر (که از شاگردان برجستهي حضرت آيتالله العظمي آقاي حاج سيد ابوالقاسم خوئي قدس سره [1] ميباشد)، و امام جماعت مسجد صدريهي ميدان خراسان، خيابان رسام تهران که به رهبري ايشان هر ساله در نيمهي شعبان سه شب براي تولد حضرت حجة بن الحسن العسکري «عجل الله تعالي فرجه الشريف» جشن مفصلي ميگيرند. ايشان در شب شام غريبان آيتالله العظمي آقاي حاج سيد محمدرضا موسوي گلپايگاني قدس سره برابر شب يکشنبه 21 آذر 1372 مطابق 27 جماديالثاني 1414 ق در مسجد بالاي سر کريمهي اهلبيت عليهمالسلام حضرت فاطمهي معصومه عليهاالسلام حکايتي چنين نقل فرمودند:
بنده مادربزرگي داشتم که به هنگام رحلت قريب 100 سال از عمرش ميگذشت. ايشان به همراه دو دخترش عازم عتبات عاليات شدند تا در آن جا مجاور باشند. وقتي حرکت ميکنند، به اسدآباد که ميرسند دزدها کاروانشان را غارت ميکنند. در همين اثنا قنداقهاي از دست مادرش ميافتد و به طرف دره سقوط ميکند. يک دفعه مادر صدا ميزند: يا اباالفضل العباس عليهالسلام بچهام را به شما سپردم! بعد از مدتي که جمعيت از دست دزدها نجات يافته و به قعر دره ميروند، ميبينند بچه صحيح و سالم
[ صفحه 490]
بالاي سر سنگي قرار دارد و از عنايات حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام هيچ گونه آسيبي به او نرسيده است!
|