خانم معروفي نوشته‏اند: اين جانب ف. س. معروفي در سال 1362 شمسي مبتلا به کمر درد شدم که حدود چهار سال به طول انجاميد. در اين مدت به شدت از درد کمر رنج مي‏بردم و درد به حدي بود که نمي‏توان وصف کرد. از جمله، سفري به حج داشتم و در آنجا از انجام اعمال عاجز بودم، به خصوص بعد از اعمال در منا و مراجعت به مکه‏ي معظمه، از شدت [ صفحه 440] درد، انجام مناسک برايم طاقتفرسا بود. به خاطر دارم که در سعي بين صفا و مروه بعد از طواف نساء به اندازه‏ي کلافه شدم که خود را به گوشه‏اي کشيدم و نشستم، و پس از آنکه همسرم اعمال سعي را تمام کرد به کمک و مساعدت ايشان، سعي را انجام دادم. پس از معاينات و معالجات زياد، تشخيص دکترهاي متخصص بر اين شد که گفتند: شما ديسک کمر داريد و بايد کاملا استراحت کنيد، که آن هم با بچه‏داري سازگار نيست. باز به دکتر متخصص مراجعه کردم و آزمايشات زيادي صورت گرفت. اين بار گفتند: احتياج به عمل داريد؛ اگر عمل بکنيد 75درصد موفقيت‏آميز است، و اگر عمل نکنيد 100درصد فلج مي‏شويد. با حالت نااميدي مطب دکتر را ترک کردم و استخاره کردم که عمل انجام بشود خيلي بد آمد. همواره در فکر علاج بودم، تا اينکه ايام محرم‏الحرام فرارسيد و براي شرکت در مراسم روضه‏ي حضرت سيدالشهداء - سلام الله عليه - به منزل جناب حاج آقا قزويني رفتم. اتفاقا معظم له آن روز روضه‏ي حضرت اباالفضل العباس عليه‏السلام را خواند و در ضمن روضه به شرح آن قصه‏ي معروف پرداخت، که مي‏گويند جوان مريضي را به حرم مطهرش آورده و شفايش را از حضرت خواسته بودند، و چون گويا عمر ظاهري آن جوان تمام شده بود، آن مأمور الهي چند دفعه از محضر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به خدمت حضرت قمر بني‏هاشم رسيد و بازگشت و... في المجلس، دلم شکست و متوسل به حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام شدم. عرض کردم: آقا جان، شما جوان مرده را زنده کرديد، کمر درد من که چيزي نيست. شفاي من به مقدار آب خوردن هم براي شما کاري ندارد. اميدوار شدم که آن حضرت مرا شفا خواهد داد. پس از مدتي ناخودآگاه متوجه شدم که کمرم درد ندارد و حس کردم ديگر درد نداشته و شفا يافته‏ام و از بيماري اثري نيست. سپس آزمايشاتي انجام گرفت و خود را در معرض اموري قرار دادم که دکترها مرا از آن منع کرده بودند، نظير خوردن آب سرد و حتي دست به آب سرد زدن و استفاده از کولر و پنکه...، و معلوم شد که ديگر اثر سوئي در من ندارد. آري، حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام مرا شفا داد و هر کس هم که متوسل به آن حضرت بيابد نتيجه‏ي کامل خواهد گرفت. [ صفحه 441]