3. داستان سوم مربوط به شخصي به نام حاج رضا شفايي است که مردي بسيار خوب و باتقوا مي‏باشد. يک سال پس از بازگشت از مکه‏ي معظمه، با دوست عزيز جناب آقاي حاج علي، نهار به منزل ايشان رفتيم. وقتي نهار صرف شد آقاي حاج علي گفت: آقاي شفايي 10 سال است که ازدواج کرده و بچه‏دار نشده است. در همين جا يک دعا در حق ايشان بکنيم. ما هم همانجا متوسل به ابوالفضل العباس عليه‏السلام شديم. همان سال خداوند به برکت حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام يک دختر به ايشان عنايت فرمود.