شيعيان از دست مهاجمين افغان (که با اشغال ايران و نابودي رژيم صفويه، دست به قتل و غارت ايرانيان گشوده بودند) به علماي نجف شکايت کردند. سيدي از علماي [ صفحه 324] نجف، در خواب به حضور پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و اميرالمؤمنين عليه‏السلام رسيد. در محضر آن دو بزرگوار بود که عباس بن علي عليه‏السلام، در حالي که قلاده‏ي حيواني را در دست داشت، وارد شد. علي عليه‏السلام فرمود: به زودي شيعيان نجات خواهند يافت. روزي که نادرشاه به زيارت اميرالمؤمنين عليه‏السلام مشرف شد، سيد نامبرده به وسيله‏ي چارپا به ملاقات نادر آمد و الله اکبر گفت. نادرشاه علت تکبير را پرسيد؟ سيد خوابش را بيان کرد. نادر امر کرد قلاده‏اي به گردنش (يعني گردن نادر) انداخته و کشان کشان وي را به حرم برند. وي اين عمل را تکرار کرد و از اين جهت ايمان مخصوصي به حضرت اميرالمؤمنين علي عليه‏السلام پيدا کرد و گنبد و ايوان مطهر را تعمير و طلاکاري نمود و مهر خود را: کلب آستان علي نادرقلي (نادرشاه) انتخاب کرد.