اميرالمؤمنين عليه‏السلام ابر مرد جهان اسلام، پيوسته ملازمت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را داشت. هنوز نوجوان بود که سخت‏ترين رنجها را در مکه از دست دشمنان اسلام ديد. همچنان که شب هجرت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در بستر پيامبر خوابيد و بزرگ‏ترين خطر را به جان خريد تا حضرت محمد بن عبدالله صلي الله عليه و آله و سلم بتواند هجرت کند. و اينجا بود که درباره‏ي فداکاري [ صفحه 23] و خلوص اميرالمؤمنين علي بن ابي‏طالب عليهماالسلام آيه‏ي شريفه‏ي زير نازل شد: (و من الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رءوف بالعباد) [1] «از گروه مردم، کسي هست که از جان خويش در راه تحصيل رضايت خداوند مايه مي‏گذارد و خدا بر بندگان خود مهربان است». پس از آن نيز، همراه برخي از دختران رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و ياران راستين آن حضرت از بيراهه به سوي مدينه حرکت کرد و با پايي خون‏آلود، که آماج خارها گشته بود، وارد شهر گرديد و به ديدار محبوب نايل شد. در اوايل هجرت با حضرت فاطمه‏ي زهرا عليهاالسلام، دختر گرامي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، ازدواج کرد، و خورشيد 28 صفر سال 11 هجري غروب نکرده بود که در سن 33 سالگي شاهد رحلت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم گرديد و به عظيم‏ترين سوگ تاريخ نشست. مع‏الأسف، با اينکه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم حضرتش را در پايان حجةالوداع در غدير خم به مقام خلافت نصب کرده بود، ولي با تشکيل شوراي آن چناني.... در سقيفه کنارش گذاشتند. در دوران تاخت و تاز غاصبين خلافت، از عرصه‏ي حکومت خارج گرديد و در عين حال قطب معنوي جامعه و گشاينده‏ي طلسم مشکلات و معضلات سياسي و اجتماعي امت بود، و در کنار آن از آموزش و پرورش مستعدان نيز غفلت نداشت. او در کنار پيامبر، معمار اسلام بود و اکنون مهندس انسان سازي شده بود: ابن‏عباس، عمار ياسر، ابوذر غفاري، صعصعه، مالک اشتر، و دهها مسلمان فرهيخته و مجاهد آن عصر، از ثمرات همين دوران انزواي آن حضرتند. اميرالمؤمنين علي عليه‏السلام، نخستين کسي است که دانشگاه استدلال و برهان را در پهنه‏ي فرهنگ اسلامي تأسيس کرد و معارف الهي را تدوين نمود. براي حفظ الفاظ و ظاهر قرآن ادبيات را شکل داد و دستور زبان عربي را بنيان نهاد و در تمامي علوم زمان دانشمندترين فرد بود. در ساده زيستي، به گونه‏ي بينواترين فرد زندگي مي‏کرد. تنها رهبري است که سطح زندگيش از تمام افراد کشور پائين‏تر بوده است. در تغذيه‏ي جسم، از نان جو خشکيده استفاده مي‏کرد و در مقام سجده‏ي حق، گاه چون چوب خشکيده بر زمين نقش مي‏بست. [ صفحه 24]

[1] سوره ي بقره: آيه ي 207.