الف - مادر: فاطمه عليهاالسلام دختر اسد بن هاشم بن عبد مناف، که پس از ايمان آوردن به رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم همچون قهرماني نستوه با هر گونه شرک و بت پرستي جنگيد. وي اولين زني بود که پس از خديجهي کبري عليهاالسلام با پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بيعت کرد، و نخستين بانويي که پياده از مکه راهي مدينه گرديد. با پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بسيار مهربان، بلکه براي وي همانند مادر بود، تا آنجا که پس از مرگش، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم دستور داد با پيراهن خود وي، او را کفن کنند.
[ صفحه 21]
ب - پدر: عمران ملقب به ابوطالب، از بزرگان قريش و شخصيتهاي مشهور مکه و جزيرةالعرب، که ملجأ و پناهگاه استواري براي رسول خدا صلي الله عليه و اله و سلم بود و در طول بعثت، با کمال صداقت، به حضرت محمد بن عبدالله صلي الله عليه و اله و سلم خدمت کرده از همان آغاز بعثت، اسلام آورد و در زير فشار شديد اقتصادي، که مشرکان فراهم آورده بودند، جان داد [1] .
ابن ابيالحديد معتزلي از ابوبکر نقل ميکند: «ابوطالب از دنيا نرفت مگر اينکه شهادتين را گفت» و رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «اي عمو! سپاس خداوندي را که تو را هدايت فرمود» [2] .
مسئلهي ايمان ابيطالب، عموي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، آن چنان در تاريخ اسلامي حساسيت پيدا کرده است که دانشمندان اسلامي مقالات زيادي را در طول قرون گذشته پيرامون آن تحرير کردهاند.
به برخي از اين کتب اشاره ميکنيم:
1. ايمان ابوطالب، نوشتهي: احمد بن قاسم؛
2. ايمان ابوطالب نوشتهي: ابنطرفان؛
3. ايمان ابوطالب نوشتهي: شيخ مفيد؛
4. ايمان ابوطالب، نوشتهي: ابونعيم بصري؛
5. ابوطالب مؤمن قريش، نوشتهي: عبدالله خنيزي؛
و...
پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به عمويش عباس پيشنهاد کرد هر يک از عموها، يکي از فرزندان ابوطالب را نزد خود نگهداري کند، و بدينگونه، علي عليهالسلام - در حالي که سه ساله بود - به خانهي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم منتقل گرديد [3] و در حقيقت به دانشگاهي گام نهاد که او را تا سر حد انساني کاملتر از حد تصور رسانيد.
[ صفحه 22]
|