به پارچهاي که بر سر چوب کنند و علامت يک کشور، يا بخشي از ارتش، و يا يک دستهاي باشد، پرچم و بيرق و درفش و لوا و علم و رايت ميگويند. پرچم و بيرق از قديم الأيام بين ملل و جوامع گوناگون نشان امتياز و افتخار بوده است. درفش کاوياني همان چرم پارهاي بود که کاوهي آهنگر در وقت خروج بر ضحاک بر سر چوبي نصب کرده بود و پس از آن فريدون آن چرم را به جواهر و ياقوت و زمرد گرانبها مرصع نموده و به درفش کاوياني موسوم ساخت و هر يک از سلاطين کياني که بر سر سلطنت مينشست چيزي بر آن ميافزود [1] در وقت غلبهي لشگر اسلام بر ارتش ساساني، از جملهي غنائم يکي همان علم بود که عرض آن 8 ذراع و طولش 12 ذراع بوده است و جواهراتش در ميان رزمندگان مسلمان تقسيم شد. بعضي نوشتهاند اولين پرچم، رايت حضرت ابراهيم عليهالسلام
[ صفحه 187]
بوده است. [2] .
در دوران جاهليت پرچمهايي رايج بوده است که از آن ميان، ميتوان از پرچم سياهي به نام راية العقاب نام برد. برخي از آنها نيز به رنگ سفيد بوده است. اما در دورهي اسلامي رايات مربوط به پيامبر و اصحاب وي در جنگها و غزوات به رنگهاي مختلف به اهتزاز درميآمده، مثلا در غزوهي بدر پرچم حمزهي سيدالشهدا سرخ و پرچم اميرالمؤمنين عليهالسلام زرد و در جنگ خيبر سفيد و در عينالورد، ابلق (مايل به سياه و سفيد) و بعد از حمزه پرچمي را که علي بن ابيطالب عليهالسلام به دوش ميکشيد سبز بوده است. پرچمهاي بنياميه سرخ؛ و پرچم داعيان و شورشگران علوي سفيد رنگ بود و پيروان بنيعباس نيز پرچم سياه را انتخاب کرده بودند (مگر در زمان مأمون عباسي، که به رنگ سبز مبدل گشت). العزيز بالله، خليفهي فاطمي مصر، در هنگام تسخير شام پانصد پرچم به همراه داشت، و بالأخره امرا و ارتشبدان و رؤسا اهتمام زيادي به پرچم ميدادند و پرچمهاي گوناگوني به نامهاي مختلف از قبيل ظل و سحاب و لواء الحمد داشتند و مسلمانان به جاي عقاب که نقش پرچم بتپرستان بود کلمهي « لا اله الا الله، محمد رسولالله » را روي پرچم زردوزي نموده بودند. لواي توابين و منتقمين از قتلهي سيدالشهداء عليهالسلام نيز، که قدرت آنان در دوران حکومت مختار و پيروان او به اوج خود رسيد، سه رنگ بود.
همچنانکه دنياي امروز هم اين اشعار را محترم شمرده و مايهي تشخص و تمايز ملل و اقوام از يکديگر ميشناسد.
|