در اتاق تاريک، گل زيبا قابل ديدن نيست. با اين که چشم سالم است، اما نبود نور، ديدن آن گل را غيرممکن مينمايد. پس بايد نور و بصر وجود داشته باشد تا آن گل زيبا مشاهده گردد.
دين نيز اينگونه است. ممکن است با بررسي قرآن و روايات معصومين (صلوات الله عليهم) به دست آورد که قيامتي هست و جهنم و بهشتي وجود دارد و نماز و روزه و خمس و زکات و حج و ديگر فروعات ديني واجب است و به همهي آنها عمل نمود و در اصطلاح، «تفقه در دين» داشته و فردي فقيه و مؤمن شد؛ اما اگر مصلحت و حکمت احکام را نداند و از علت واجب بودن نماز و روزه و حج و ديگر فروعات فقهي آگاه نباشد و معراج بودن نماز را درک نکند و از فهم حقيقت عرش الهي و ملکوت عالم و بهشت و جهنم ناتوان باشد و صداي ذکر آسمان و زمين را نشنود و از معرفت نوري و شهودي نسبت به مقام اهل بيت (صلوات الله عليهم) محروم باشد. اگرچه تفقه و تعبد در دين دارد، اما مشاهدهي حقيقت دين، به امر ديگري نياز دارد.
[ صفحه 110]
حضرت امام صادق (صلوات الله عليه) ميفرمايد:
«و اجعل النور في بصري و البصيرة في ديني»؛ [1] .
خداوندا... در چشم من نور و روشنايي قرار ده و در دينم، بصيرت عطا فرما.
«بصيرت در دين» موجب ميشود انسان حقايق دين را شهود کند و حکمت و مصلحت احکام را بفهمد و معراج بودن نماز را نه فقط درک کند، بلکه به هنگام خواندن نماز، به معراج رود و حقيقت توحيد و ملکوت عالم را مشاهده نمايد و نسبت به اهل بيت (صلوات الله عليهم) معرفت شهودي پيدا کند.
و از آنجا حضرت عباس (سلام الله عليه) «نافذ البصيرة» بود، حقايق دين را ميديد و توحيد را در عالم مشاهده ميکرد و نورانيت قرآن را درک مينمود و نسبت به حضرت سلطان شهيدان (صلوات الله عليه) معرفت نوري و شهودي داشت. و حق را از باطل تشخيص ميداد، باطن افراد و کارها را ميديد، و شبهات را ميشناخت، و يکي از ويژگيهاي آن حضرت شبههشناسي او در واقعهي کربلا بود.
|