بصيرت يعني بينش قلبي به حقايق هستي که از منور شدن جان به نورالانوار به دست ميآيد، و آنگاه که از اين نورانيت با دقت و ريزبيني و ژرفنگري براي ديدن حقايق هستي استفاده شود و با نکتهسنجي به حقيقت هستي که ولايت حضرت محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله ميباشد نگريسته شود، چنين بصيرت و بينشي را «بصيرت نافذه» ميگويند.
واژهشناسان فرهنگ عرب ميگويند:
«ان أصل الواحد في المادة هو الورود الدقيق علي شيء في مادي أو معقول»؛ [1] .
ريشه «نفذ» وارد شدن دقيق در امور مادي و عقلي است.
بنابراين وقتي امام صادق (صلوات الله عليه) ميفرمايد: «عموي ما نافذ البصيرة بود»؛ يعني آن حضرت داراي «بينش عميق» بود که جهان ملک و ملکوت، غيب و شهادت را مينگريست و به همهي آنها احاطه داشت، و معرفت و دانش و بينش او در تمامي جهان جاري بود و به حقيقت همه چيز را آگاه بود. پس حضرت اباالفضل (سلام الله عليه) عالم به علم لدني هستند، آن هم علمي که بر سراسر گيتي نفوذ دارد. پس علم آن حضرت را با هيچ علمي نتوان قياس کرد. که علم همهي دانشمندان در مقابل دانش او قطرهاي از اقيانوس بيانتهاي علم لدني حضرتش نميباشد.
|