اولين کار براي رسيدن به نور، اينکه بايد نفس را به بندگي در مقابل خداي کريم واداشت، و به پذيرفتن دستور عقل سليم گماشت، زيرا آنچه که انسان را به دره‏ي سقوط مي‏کشاند پيروي کردن از خواهش نفساني است، پس بايد خواسته‏ي او را مهار کرد. نه آنکه نفس را نابود کرد. از اين روي نفس کشتني نيست، بلکه آنچه خداي و رسول او و صاحب ولايت مي‏خواهد، بندگي نفس در برابر حضرت حق است، به اين سخن وحياني حضرت امام صادق (صلوات الله عليه) توجه کنيد: «احذروا أهوائکم کما تحذرن أعدائکم، فليس شي‏ء أعدي للرجال من اتباع أهوائهم و حصائد ألسنتهم»؛ [ صفحه 90] بهراسيد از هواها و خواست‏هاي خويش، همان‏گونه که از دشمنانتان هراسناک بوده و مي‏ترسيد و مي‏گريزيد، چرا که هيچ چيزي دشمن‏تر از پيروي خواست‏هاي نفس و دروشده‏ي زبان‏ها براي مردان نيست. [1] . ملاحظه مي‏کنيد که حضرت نفرمودند: «احذروا أنفسکم» بلکه فرمودند، «احذروا أهوائکم» يعني آنچه هراسناک است، هواي نفس است، نه نفس، و آنکه دشمن‏ترين مردان خدا است خواهشهاي انسان است نه نفس انسان. بنابراين آنچه مذموم است و دشمن‏ترين دشمنها براي انسان است، «اتباع أهوائهم؛ پيرو شدن مردان است از هواهاي خويش». [2] .

[1] اصول کافي، ج 2، ص 251، کتاب الايمان و الکفر، باب اتباع الهوي، حديث اول؛ اصول کافي، ج 4، ص 30، ترجمه جناب آقاي سيد جواد مصطفوي. [2] بنابراين آنچه «أعداعدو» انسان است هواهاي نفساني است. نه خود نفس، لذا بايد گفت: «احذروا أهوائکم» يعني «احذروا أهواء انفسکم اللايي بين جنبيکم».