در آن تنهايي و غربت، چون بدن سردار را آغشته به خون بر خاک ديد فرمود: «الآن انکسر ظهري و قلت حيلتي و شمتت بي‏عدوي». اين کلام را در آن هنگامه، با اندکي اختلاف بيشتر نويسندگان تاريخ کربلا به نقل آورده‏اند، که از جمله‏ي آنها مي‏توان اين کتاب‏ها را برشمرد: 1. «شرح الاخبار» تأليف قاضي نعمان مصري ج 3: 192. 2. «بحارالانوار» ج 45: 42 و ج 58: 233. 3. «عوالم العلوم» ج 17: 285، تأليف: شيخ عبدالله البحراني الاصفهاني، تحقيق مدرسه الامام المهدي عجل الله فرجه، قم سال 1365. 4. «قاموس الرجال» ج 5: 243 به نقل از «تاريخ اعثم کوفي». 5. «معالم المدرستين» ج 2: 130. 6. «ترجمه تاريخ اعثم کوفي»: 167. شايد نتوان رجال و مرداني که اين حديث را روايت کردند، برشمرد و به تحقيق سرگذشت آنها پرداخت، اما اين حديث شريف از چنان شهرتي برخوردار است که توان انکار آن يافت نشدني است بلکه مي‏توان از آن به «شهرت روائيه» تعبير کرد. افزون بر اين که اگر کسي به اين حديث شريف توجه کافي مبذول دارد، و آن را با آن کلام نوراني ديگر امام حسين (صلوات الله عليه) که در هنگام اذن جهاد حضرت عباس (سلام الله عليه) از آن حضرت بيان فرمود که «انت العلامة من عسکري و...» بسنجد درمي‏يابد که اين سخن از ناحيه مقدسه سرور عالم حضرت اباعبدالله الحسين (صلوات الله عليه) صادر شده است. از اين روي بايد روي به سوي شرح و توضيح اين کلام نوراني آورد و قبل از هر کلامي بايد پژوهشي در واژه‏هاي آن انجام پذيرد.