سلام بن مستنير [1] مي‏گويد: من در حضور حضرت امام باقر (صلوات الله عليه) بودم، که جناب [ صفحه 429] حمران بن اعين به حضور امام رسيد و از آن حضرت پرسش‏هايي کرد و جواب شنيد، اما همين که مي‏خواست برود، به امام عرض کرد، که مي‏خواهم [از حالت روحي خودم] به شما خبري بدهم. «ما نزد شما مي‏آييم و از محضر شما خارج نمي‏شويم مگر اين که قلب‏هاي ما رقيق و لطيف و نرم مي‏شود. و جانهايمان دنيا را به فراموشي سپرده و آنچه از اموال دنيا در دست مردم است در نزد ما بي‏اهميت مي‏شود و همين که از نزد شما مي‏رويم و با مردم و تاجران آميزش مي‏کنيم دنيا را دوست مي‏داريم.» حضرت امام باقر (صلوات الله عليه) به او فرمودند: «همانا قلب‏ها يک بار سخت و سنگين مي‏شود و بار ديگر سبک و لطيف مي‏گردد.» سپس فرمودند: «آگاه باشيد که اصحاب حضرت محمد صلي الله عليه و اله گفتند: اي رسول خدا ما از نفاق بر خود هراسانيم، آن حضرت فرمودند: چرا هراسان مي‏شويد؟ عرض کردند: هر گاه ما نزد شما هستيم پس شما ما را تذکر داده و موعظه مي‏فرماييد، و در ما رغبت [به آخرت] ايجاد مي‏کنيد. [از خوف خدا] مي‏ترسيم و دنيا را فراموش مي‏کنيم، و زهد پيشه مي‏کنيم. به حدي که گويا آخرت و بهشت و آتش آن را مي‏بينيم. و اين حالت در صورتي است که در محضر شما باشيم. اما همين که از محضر شما خارج مي‏شويم و به خانه‏هاي خود وارد مي‏شويم، و بوي فرزندان خود را استشمام کرده و زن و اهل خود را مي‏بينيم، نزديک است که از حالي که نزد شما داريم برگشته و گويا بر هيچ هستيم [و دنيا طلب و مال دوست شده و خدا و قيامت و شما را به فراموشي مي‏سپاريم] آيا شما مي‏ترسيد بر ما که اين حالت نفاق باشد؟» بنابراين همين حالي که براي جناب حمران بن اعين پيش آمده براي اصحاب حضرت رسول خدا صلي الله عليه و اله نيز پيش آمده و همين سؤال را آنها از حضرت کردند. و حضرت رسول خدا صلي الله عليه و اله در جواب چنين فرمودند: [ صفحه 430] «چنين نيست، بلکه اين حالت و فکر از گام‏هاي شيطان است، که شما را ترغيب به دنيا مي‏کند. «و الله لو تدومون علي الحالة التي و صفتم أنفسکم بها لصافحتکم الملائکة و مشيتم علي الماء»؛ سوگند به خدا که اگر شما بر آن حالتي که گفتيد مداومت داشته باشيد و ثابت و استوار بمانيد يقينا با فرشتگان مصافحه خواهيد کرد، و بر آب راه توانيد رفت.» پس اگر کسي به طور مداوم، ثابت و استوار از روي اعتقاد متذکر به اين مطلب باشد که (ربنا الله) قلب و جانش از دنيا رميده و به آخرت پيوسته که در اين صورت (تتنزل عليهم الملائکة...) و کلام ملائکه را مي‏شنود و با آنها مصافحه کرده و انوار ملکوت بر قلبش مي‏تابد. اما اين که، اين حالت - محبت دنيا - نفاق نيست بلکه گناهي است که بايد از آن استغفار کرد، حضرت رسول خدا صلي الله عليه و اله مي‏فرمايد: «اگر شما گناه نکنيد [معلوم مي‏شود حب دنيا گناه و منشاء تمام گناهان است] تا که استغفار نماييد. خداوند، آفريده‏هاي ديگري مي‏آفريد تا گناه کرده و استغفار نمايند و آنها را ببخشايد. که مؤمن به فتنه مي‏افتد و توبه مي‏کند مگر نشنيده‏ايد فرمايش خداوند متعال را (ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين) خدا توبه کنندگان را دوست دارد و همو فرمود: (استغفروا ربکم ثم توبوا اليه) از پروردگارتان طلب غفران کنيد سپس روي به او آوريد.» [2] .

[1] وي از شيعيان خاص حضرت امام باقر (صلوات الله عليه) بوده است. «منتهي المقال». [2] اصول کافي، ج 2: «کتاب الايمان و الکفر، باب في تنقل أحوال القلب حديث اول» و اصول کافي ج 1: 256، حديث 2931، چاپ انصاريان. الکتب الاربعه ج 1: 256.