«و أصل الباب في اللغة لما يتوصل منه الي المقصود... و کأنه أجل صاحب اللقب عن الوصول اليه و القرب منه، لعلو مکانه و رفعة محله...»؛ [1] . آنچه را که انسان براي رسيدن به مقصود از آن بايد بگذرد آن را «باب» مي‏گويند، و اگر کسي در رتبه عظيم و بزرگي باشد که رسيدن به او و دست‏يابي به آن ممکن نباشد، انسان سعي و کوشش مي‏کند به درگاه او پناه برد.» بنابراين امام معصوم (صلوات الله عليه) درگاه خداوند متعال هستند و اگر کسي خواستار قرب به الله عزوجل باشد بايد چشم به سوي «باب الله» بدوزد، چرا که دسترسي به معرفت ذات اقدس الهي ناممکن است. از دقت در آنچه بيان شد، آشکار مي‏شود که تمامي اين اوصاف از يک حقيقت خبر مي‏دهد، و آن اينکه: رازدار و پرده‏دار حريم کبريايي خداوند، آن بزرگانند، و راه قداست يافتن و چاره‏ي پاک شدن از آلودگيها در توسل و معرفت به آن بزرگواران مي‏باشد. اين باب، همان بابي است که در دعاي ندبه مي‏خوانيم: «أين باب الله الذي منه يؤتي»؛ کجاست آن دري که از طريق آن به سوي خدا مي‏روند؟ [ صفحه 65] عقل در معرفي اين باب مي‏گويد: «ائمه، باب علم و معارف الهي و باب احکام الهي مي‏باشند.» [2] . اما وقتي به خود اهل بيت (صلوات الله عليهم) مراجعه مي‏کنيم و از آنان، جوياي معناي «باب» مي‏شويم، معنا و مفهوم ديگري به دست مي‏آيد و اين باب، به گونه‏ي ديگري معرفي مي‏گردد. امام باقر (صلوات الله عليه) مي‏فرمايد: «فان رسول الله صلي الله عليه و آله باب الله الذي لا يؤتي الا منه: و سبيله الذي من سلکه و صل الي الله عزوجل و کذلک کان أميرالمؤمنين من بعده»؛ [3] . رسول خدا دربي است که رفتن به طرف خداوند امکان ندارد مگر از آن درب. و پيامبر، طريق و راهي است که هر کس آن را طي کند، به خداوند مي‏رسد. و اميرالمؤمنين نيز پس از او، اين چنين مي‏باشد.» براي روشن شدن معناي اين کلام نوراني، بايد نکاتي در مورد کلمه‏ي «أتي» بيان گردد. خليل ابن‏احمد فراهيدي در اين باره مي‏گويد: الأتو: الاستقامه في السير و السرعة. تقول العرب: أتوت فلانا من أرض کذا؛ أي سرت اليه. و يجوز في معني أتيته»؛ الاتو ريشه‏ي آن «أتي» است، و به معناي استقامت و سرعت در سير و حرکت مي‏باشد. به طور مثال، گفته مي‏شود: من از فلان سرزمين، به سوي فلاني حرکت کردم. اين معنا در «أتيت» نيز که از ناقص يايي مشتق شده است، جاري مي‏گردد. [4] . نکته‏ي ديگري که بايد بدان توجه داشت، اين است که در اين حرکت، ابتدايي هست و انتهايي؛ شروعي وجود دارد و پاياني. و در پايان اين حرکت، آنچه که حاصل مي‏شود، حضور در نزد آن شخص است و ملاقات او که اين حرکت به خاطر او صورت گرفته است. بنابراين، «أتي» فقط به معناي رفتن و آمدن نيست؛ بلکه به معناي رفتن و آمدني است که با [ صفحه 66] سرعت و استقامت صورت بگيرد و همراه با حضور و وصول و رسيدن به مقصد باشد. بنابراين بايد شروع حرکت به سوي خداوند، از «باب الله» باشد که همان اهل بيت (صلوات الله عليهم) مي‏باشند، در نتيجه نقطه‏ي آغازين سير الي الله، ائمه معصوم هستند و انتهاي اين حرکت، لقاء الله است. و اگر کسي بخواهد سيري به سوي خداوند داشته باشد و سالک اين راه گردد، اما شروع حرکتش از «باب الله» نباشد، يعني از طريق حضرت محمد و اهل بيت او (صلوات الله عليهم) قدم در اين راه نگذارد، هرگز به مقصد نخواهد رسيد. از اين رو است که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله مي‏فرمايد: يا علي! أنت بابي الذي أوتي منه، و أنا باب الله؛ فمن أتاني من سواک لم يصل، و من أتي سواي لم يصل»؛ [5] . اي علي! تو درب لقاء من هستي؛ دربي که براي رسيدن به من، بايد از آن گذشت. من نيز «باب الله» هستم. هر کس به سوي من حرکت کند و آغاز حرکتش از طريق تو نباشد، به من نخواهد رسيد. و هر کس به سوي خداوند سير کند و آغاز سيرش از من نباشد، به خدا نخواهد رسيد و لقاء الله را درک نخواهد کرد. اما وقتي اين سير و حرکت، از «باب الله» آغاز شد و به گونه‏اي صحيح صورت گرفت، اولين اثرش اين است که سالک، خود را در درون منزلي مي‏يابد که آن منزل، منزل «معرفت الله» است. حضرت امام صادق (صلوات الله عليه) مي‏فرمايد: «الأوصياء هم أبواب الله عزوجل الذي يؤتي منها و لو لا هم ما عرف الله عزوجل و بهم احتج الله تبارک و تعالي علي خلقه»؛ [6] . اوصياء (حضرت محمد صلي الله عليه و آله) أبواب خداوند متعال هستند که از درگاه آنها به سوي خدا مي‏توان حاضر شد و اگر نبودند آن بزرگواران، هرگز خدا شناخته نمي‏شد، و خداوند به وسيله آنها بر مخلوقات خود احتجاج خواهد کرد. [ صفحه 67] در اين منزلگاه است که سالک، آداب سير و سلوک الي الله را از کساني که گنجينه‏ي علم الهي و مفسر وحي خداوندگار عالميان مي‏باشند، تعليم مي‏بيند و براي رسيدن به مقام لقاء الهي و حضور در نزد مليک مقتدر، آماده مي‏گردد و کسب معرفت مي‏کند. و زان پس، به مقام لقاء الله نايل مي‏گردد و به محضر حضرت حق مي‏رسد و حقيقت (هو معکم أين ما کنتم)؛ هر کجا باشيد، خداوند با شما است، را درک مي‏کند. بنابراين، پيش از «سير الي الله» بايد «باب الله» را يافت و آن معرفت اهل بيت (صلوات الله عليهم) مي‏باشد که براي طي اين طريق، امري لازم و واجب و ضروري است.

[1] صبح الأعشي في صناعة الانشاء، ج 5: 502، ابوالعباس أحمد بن علي القلقشندي، م 821، وزارة الثقافة و الارشاد القومي، المؤسسة المصرية العامة، 1338 ق. [2] شرح اصول کافي، ج 4: 301. [3] اصول کافي، ج 1: 153؛ بحارالانوار، ج 16: 153. [4] کتاب العين، حرف الهمزة. [5] بحارالانوار، ج 4: 204. [6] اصول کافي، ج 1: 193، کتاب الحجة، باب أن الأئمة خلقا.