حضرت اباالفضل (سلام الله عليه)، واسطه بين حرم و امام حسين (صلوات الله عليه) بود. از همين روي [ صفحه 422] اطفال، تشنگي خود را به آن حضرت ابراز مي‏کردند، و او به امام، و بين امام و دشمن واسطه مي‏شد. بر همين اساس هميشه پيش روي امام مي‏جنگيد، و سفارت آن حضرت را بر عهده داشت. و اگر از سر دقت بنگري رمزي سر به مهر را مي‏تواني بگشايي، و آن اين که چرا مرقد پاکش جدا و با فاصله از مرقد مقدس امام قرار گرفته است؟ و رمز آن راز، اين است: اهل عالم بايد بدانند که آن حضرت وقتي زنده بود. چونان ماه به دور نور وجود امام مي‏چرخيد، و الآن نيز او نورافشان شيدا دلاني است که در ظلمت زمان غيبت وجود أقدس حضرت بقيه الله الاعظم عجل الله تعالي فرجه الشريف گرفتار آمده‏اند. چرا که نور او از نور امام سرچشمه مي‏گيرد، پس اهل اشارت بدانند که سقاي آب معرفت و ولايت و توحيد حضرت عباس (سلام الله عليه) است. و چه زيبا سرود علامه فقيه شيخ محمد حسين اصفهاني قدس سره: ساقي باده‏ي توحيد و معارف عباس‏ شاهد بزم ازل، شمع شبستان الست‏ در ره شاه شهيدان ز سرو دست گذشت‏ نيست شد از خود و زد پا به سر هر چه که هست‏ و چه زيبا سروده آن شاعر که خدايش رحمت کند: از حسين اين سان علمدار حسين‏ شد فنا، تا يافت اسرار حسين‏ کرد سر سودا ببازاري حسين‏ در دو عالم گشت سردار حسين‏ در ره حق داد دست حق پرست‏ دستها شد جمله او را زيردست‏ چون يدالله دست عباس علي است‏ پس يقين دست خدا، دست وليست [1] .

[1] رياض القدس ج 2، 80.