و چون حضرت عباس (سلام الله عليه) بر اثر بصيرت نافذه‏اي که داشت به آخرين مقام معرفت‏ [ صفحه 358] الهي رسيده بود، و سر بر آستان جلال و جمال الهي يعني حضرت اباعبدالله الحسين (صلوات الله عليه) نهاده بود. در جايگاه «صلب الايمان» و اصل و کمر اسلام قرار داشت. حرمت نهادن و پاس داشتن حريم او بزرگ داشت اسلام شد. همان‏گونه که پرده‏دري و توهين به او، هتک حرمت اسلام است، و چه دل انگيز است فرمايش حضرت امام صادق (صلوات الله عليه) که فرمودند: «لعن الله أمة استحلت منک المحارم، و انتهکت فيک حرمة الاسلام»؛ نفرين و لعنت الهي بر آن مردماني باد که محارم الهي را در شأن تو حلال شمردند و با کشتن تو حرمت اسلام را زير پا نهادند [1] . محقق دانشمند سيد عبدالرزاق مقرم در توضيح اين کلام مي‏گويد: «اين کلام شريف ما را به منزلتي عظيم از قمر بني هاشم (سلام الله عليه) که فوق درجه‏ي عصمت است واقف مي‏سازد؛ زيرا همانند اين خطاب را درباره‏ي هيچ يک از شهداي کربلا نمي‏يابيم، با وجود آن که آنان به برترين مرتبه‏ي فضل و برتري رسيده‏اند. که ديگر شهدا بدان دست نيازيده‏اند... بلکه آن خطاب در مورد [حضرت] علي اکبر عليه‏السلام که هيچ شکي در عصمتش نيست وارد نشده است، از اين جا معلوم مي‏شود که [حضرت] عباس (سلام الله عليه) منزلت و مقامي دارد که قريب [نزديک] به مقامات ائمه اطهار (صلوات الله عليهم) است. و همان گونه که اسلام بدانان حفظ مي‏شود، و با شهادتشان حرمت دين زير پا نهاده شده، همان طور هم به سبب وجود او [يعني حضرت عباس (سلام الله عليه)] اسلام حفظ گشته و با شهيد شدنش، حرمت دين از ميان رفته است. و اين مقامي فوق عصمت است. که در مورد آن حضرت انتظار مي‏رود [2] . و از همين جا درمي‏يابيم که معرفت به مقام آن حضرت واجب است. تا حرمت او پاس داشته شود. و خداي ناکرده توهيني به او روا داشته نشود. [ صفحه 359]

[1] مزار شيخ مفيد: 124. [2] سردار کربلا: 238، ترجمه کتاب «العباس بن علي (سلام الله عليه)».