امام سجاد (صلوات الله عليه) در اين فراز از حديث شريف، سه ويژگي را براي حضرت عباس (سلام الله عليه) بيان مي‏فرمايد: 1 - ايثار 2 - ابلاء 3 - فدا شدن. چرا که مي‏فرمايند: «رحم الله العباس، فلقد اثر و أبلي، و فدا اخاه بنفسه». سابقا گفته شد: که ايثار از محاسن اخلاق، و ريشه در پاکي سرشت انسان دوانيده، و نسيم دل افروزي است که پرده از روح زيبا برداشته و عطر دلنواز جان را به مشام انسان مي‏رساند. و هر گاه روح و جسم انسان ايثارگر، بزرگ باشد، و عظمت او به گستردگي عالم گسترده باشد، تا آنجا که ساکنان عالم بالا يادش را براي خود افتخار دانند، و دستور پروردگار خود بدانند، و او همه‏ي هست خود را به پاي «نور عظمت الهي» نثار کند، آن هم از روي معرفت و دانايي به اين که آن نور، «نور جلال و جمال» است. ديگر اينجا پاي عقل ياراي رفتن ندارد و از درک بشر خارج مي‏گردد، چرا که نه توان شناخت آن ايثارگر را تواند، و نه حقيقت آن نور را قدرت فهم دارد، و نه معناي ايثار را در اين کهکشان بي‏انتهاي فداکاري مي‏فهمد، و ديگر اينجا زبان بند آيد و قلم لنگ شود و چشم عقل، کور گردد. اگر کسي را تمناي آن است که قطره‏اي از عظمت ايثار حضرت اباالفضل (سلام الله عليه) را بفهمد بايد به سه چيز توجه کند. 1 - عظمت روح، قوت جسم و کارداني حضرت قمر بني هاشم (سلام الله عليه)، 2 عظمت و جلال حضرت اباعبدالله الحسين (صلوات الله عليه) 3 - قرب و معيت حضرت عباس (سلام الله عليه) به امام حسين (صلوات الله عليه). [ صفحه 351] اين قلم را نه بضاعت علمي و نه روشنايي دل است. از همين روي اقرار به عجز و ناتواني خود کرده، و خود ر ا معاف از وصف جلال و جمال امام حسين (صلوات الله عليه) دانسته، و از هيبت حضرت عباس (سلام الله عليه) بر خود مي‏لرزد، تا چه رسد که بخواهد قرب و معيت آن بزرگوار را به سيدالشهداء حضرت اباعبدالله الحسين (صلوات الله عليه) ترسيم کند. چرا که محال است خفاش وصف آفتاب نموده و تاريکي نور را به نمايش بگذارد، که نور عقل در مقابل امام و امامت خاموش مي‏شود، همان گونه که نور شمع در مقابل نور خورشيد بي‏رونق است.