اگر سر نخ اين توهين را در فراز و نشيب تاريخ پيگيري کنيد، ريشهي آن را در کربلا، در روز تاسوعا پيدا ميکنيد، و اولين کسي که لب به اين توهين گشود را در لشکر عمر سعد مييابيد و او کسي نبود جز «عزرة بن قيس»
عصر تاسوعا وقتي لشکر به خيمههاي حضرت اباعبدالله الحسين (صلوات الله عليه) هجوم
[ صفحه 347]
آورد حضرت اباالفضل العباس (سلام الله عليه) همراه يک گروه بيست نفري که در بين آنها جناب حبيب بن مظاهر و جناب زهير قرار داشتند، به فرمان امام راه را بر لشکر عمر سعد بستند، و حضرت قمر بني هاشم (سلام الله عليه) پيام امام را به عمر سعد رساند، و وقتي شنيد که آنها ميگويند: يا تسليم يا جنگ. سردار سپاه امام برگشت تا سخن عمر سعد را به امام برساند، آن گروه بيست نفري همچنان در مقابل آن لشکر جلاد چونان سد آهنين ايستادند و جناب حبيب لب به سخن گشود و خطاب به سپاه کافر فرمود:
«چه زشت مردماني که فرداي قيامت نزد خداوند، فرزندان پيامبر خدا صلي الله عليه و آله را کشته باشند، و قاتل عباد و مجتهدين اين شهر - کوفه - باشند.»
عزرة بن قيس که در سپاه يزيد بود گفت:
«اي حبيب هر چه توانستي از خود تعريف کردي».
جناب زهير به دفاع برخاست و گفت:
«اي عزرة بن قيس: خدا آنها را مدح کرده و هدايت نموده است، از خدا بترس، که من خيرخواه توام، تو را به خدا اي عزرة بن قيس بپرهيز از اين که کمک به گمراهي کني در کشتن نفسهاي پاک.»
آنگاه عزرة بن قيس خطاب به زهير توهين کرده و گفت:
«يا زهير، ما کنت عندنا من شيعة أهل هذا البيت، انما کنت عثمانيا»؛
اي زهير! ما تو را از شيعيان اهل بيت [پيامبر صلي الله عليه و آله] نميانگاشتيم، و همانا تو [در نزد ما] عثماني بودي.
و چه زيبا جناب زهير اين اتهام را رد کرده و خطاب به او ميفرمايد:
«أفلست تستدل بموقفي هذا، أني منهم...»؛
آيا همين که من اينجا [در کنار شيعيان امام حسين (صلوات الله عليه)] ايستادهام براي تو کافي نيست که همانا من از [شيعيان] آن خاندان هستم... [1] .
جناب زهير با همين جمله کوتاه «أفلست تستدل بموقفي هذا، أني منهم» اين اتهام بلکه
[ صفحه 348]
توهين را از دامن پاک خود زدود. يعني از عزرة بن قيس چرا که در پندار خود چونان عنکبوت مرا متهم ميکني، من هميشه از شيعيان اين خاندان بودهام [2] .
از همين روي در روز عاشورا، خطاب به حضرت اباالفضل (سلام الله عليه) عرض کرد: اريد ان احدثک بحديث وعية...» [3] آنگاه جريان ازدواج حضرت شاه ولايت را با جناب امالبنين بيان نمود. و اين خود دليلي روشن است که جناب زهير از چاکران آستانهي حضرت مرتضي علي (صلوات الله عليه) بوده است.
|