جوهري ميگويد:
«ازدلفوا اي تقدموا»؛ [1] يعني روي به او نهادند.
ابنمنظور ميگويد:
«معني ازدلفنا جمعنا»؛ [2] ازدلف يعني گردآوري کردن و جمع نمودن.
و همو گويد:
«ازدلف الشي، قربه»؛ [3] .
يعني نزديک کردن چيزي يا فردي به کسي را «ازدلف» ميگويند.
زبيدي ميگويد:
«ازدلف منها أي دنا»؛ [4] يعني به او نزديک شدند.
وي سپس ميگويد:
[ صفحه 327]
«و ازدلفه: أدناه الي هلاکه»: [5] نزديک کرد او را براي نابود کردن.
نکتهاي که نبايد از آن غفلت کرد اين که «ازدلف» باب «افتعال» است، و اصل آن «ازتلف» است که بنابر قاعدهي صرفي «تاء» تبديل به «دال» شده است. و هر گاه «فعلي» را به باب «افتعال» برده و استعمال کنند به اين معني است که آن فعل واقع شده است. مثل «کسرت الکوز، کوزه را شکستم» که اگر کوزه شکسته شد ميگويند «انکسر الکوز، کوزه شکسته شد.»
بنابراين، اين که حضرت امام سجاد (صلوات الله عليه) فرمودند: «ازدلف اليه ثلاثون ألف رجل» يعني سي هزار مرد جنگي را عبيدالله بن زياد جمعآوري کرد و آنها را در نزديکي آن حضرت گردآورد تا آن حضرت را به شهادت برسانند، و آن لشکر - سي هزار مرد - در نزديکي حضرت امام حسين گرد آمدند تا آن حضرت را به شهادت برسانند.
|