پناه آوردن حضرت فاطمه زهرا (صلوات الله عليها) بعد از شهادت پدر بزرگوارشان به قبر نوراني حضرت حمزه عليه‏السلام در تاريخ برجسته و مشهور است، محمود بن لبيد مي‏گويد: «آن گاه که حضرت رسول الله صلي الله عليه و اله از دنيا رفتند، به طور دايم حضرت فاطمه زهرا (صلوات الله عليها) بر سر قبر شهدا و قبر حضرت حمزه عليه‏السلام مي‏آمد و آن جا مي‏گريست، در يکي از آن روزها من به زيارت حضرت حمزه عليه‏السلام رفته بودم که [ صفحه 300] ديدم آن حضرت در بالين قبر مي‏گريد پس صبر کردم که حضرت از گريه بازايستاد، سلام کردم و گفتم: «از گريه شما بندهاي قلبم گسسته شد.» آن حضرت در جواب فرمود: «يا أباعمرو حق لي البکاء فقد اصبت بخير الآباء رسول الله. واشوقاه الي رسول الله»؛ اي اباعمر من سزاوار به گريستن هستم، چرا که من مصيبت زده به بهترين پدر هستم آه که چقدر مشتاق ملاقات رسول الله صلي الله عليه و اله هستم.» [1] . اما محمود بن لبيد براي ما نقل نکرد که چرا آن حضرت بر سر مرقد حضرت رسول صلي الله عليه و اله گريه نمي‏کرد؟ چرا حضرتش بر سر قبر منور حضرت حمزه مي‏آمد؟ چرا زنان مدينه او را تنها گذاشتند؟ يا زهرا صلي الله عليک شما در مدينه غريب شديد، زنان مدينه شما را رها کردند، بلکه گفتند: در مدينه بر پدر بزرگوارتان گريه نکنيد، شما را زدند، خانه‏ات را به آتش کشيدند، اما حضرت امام حسن و امام حسين (صلوات الله عليهما) شما را همراهي مي‏کردند و حضرت حيدر شما را با احترام به بيت‏الاحزان مي‏برد و مي‏آورد، قلم که به اين جا رسيد قلبم را آتش زد، چرا که در روز عاشورا وقتي حضرت امام حسين (صلوات الله عليه) را شهيد کردند نگذاشتند دختر بزرگوارتان به زيارت بدن مقدس حضرت أباالفضل (سلام الله عليه) برود، خيمه‏هاي آنان را آتش زدند، آنان را با تازيانه از اين سو و آن سو مي‏بردند يا زهرا، همراه آنان امام سجاد (صلوات الله عليه) بود که علاوه بر بيماري در غل و زنجير بود، يا فاطمه زهرا، سرهاي مقدس را بر سر نيزه در جلوي چشمان آنان به نمايش گذاشته بودند صلي الله عليکم و لعنة الله علي اعدائکم. مرحوم حاج شيخ عباس قمي قدس سره مي‏گويد: «حضرت فاطمه زهرا (صلوات الله عليها) بعد از وفات پدر بزرگوار خود هر هفته، روز دوشنبه و پنجشنبه به زيارت حضرت حمزه و شهداي احد مي‏رفتند و در آنجا نماز مي‏خواندند و دعا مي‏کردند، و ترک نکردند تا وفات فرمودند.» [2] . [ صفحه 301] فضيلت شهيدان جاي گفت‏وگو نيست، چرا که آنها حي و زنده در نزد خداي روزي مي‏خورند اما در بين شهدا، حضرت حمزه از جايگاهي ويژه برخوردار است که او را بعد از اوصيا، افضل خلايق قرار داده است. بنابراين، بين شهدا او است که گوي سبقت را از همه ربوده و در اين مسابقه سرافراز بيرون آمده و باعث شده که گل‏هاي سرسبد هستي که هيچ کس را با آنان نتوان قياس کرد يعني حضرت محمد و آل محمد صلي الله عليه و اله به وجود او سرافرازي و افتخار کنند.

[1] سفينة البحار ج 2: 422، به نقل از «بحارالانوار ج 36: 352.». [2] مفاتيح الجنان، «زيارت حمزه در احد».